به گزارش خیمه مگ،حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تبین جایگاه حرّیت و آزادگی در سیره امام حسین علیه السلام آورده اند : اهميت مسألۀ آزادى در مكتب آزادي بخش اسلام[1] و نفرت اسلام از سلب آزادى با مراجعۀ به آموزه های اسلامی غیر قابل انکار است[2]، بدین نحو که خداوند متعال آزادى تكوينى به ما داد و در راستاى آن با تشريع خود آن آزادى را تداوم بخشيد و از ما خواست تا تشريعاً آزادى در مسير زندگى را تطبيق با آزادى تكوين و ابتداى خلقت كنيم.[3]
لذا پيامبران و جانشينان آنها چون اسوه آزادى و نمونه اتم(كامل) شهادت در راه خدا بوده اند.[4] آمدند، تا عوامل حبس و سلب آزادى را از بشر بردارند و با باز كردن غل و زنجير اسارت ها، نسيم آزادى را بر روان هاى فسرده و فرسوده بدمند، و نغمه حريّت را ساز كنند، زنجير جهل و نادانى، بتپرستى، تبعيضات و زندگى طبقاتى و غيره را از دست و پا و دوش و گردن اين انسان بردارند.[5]
اینچنین است که آزادگى و شجاعت و دفاع از دين و ارزش هاى اسلامى با نام حسين عليه السلام عجين شده است.[6] وهدف آن حضرت از اين قيام و آن شهادت این است که ما هم از آن سرور آزادگان در مقولۀ حریت الگو بگيريم.[7] به تعبیر شاعر؛
حسين مظهر آزادگى و آزادى است خوشا كسى كه چنينش مرام و آيين است.[8]
جاودانگی کربلا در پرتو حریت و آزادگی امام حسین علیه السلام
پيكار خونين در جهان بسيار بوده كه با گذشت چند ماه و چند سال به دست فراموشى سپرده شده است و با گذشت ماه و سال، گرد و غبار نسيان بر آن پاشيده می شود، [9] اما به راستی چرا نام و تاريخ امام حسين عليه السلام هرگز فراموش نمى شود.؟[10]
زیرا او در راه حق و عدالت و آزادگى، در راه خدا و اسلام، در راه نجات انسان ها و احياى ارزش هاى مردمى، شربت شهادت نوشيد؛[11] آيا اين مفاهيم هيچگاه كهنه و فراموش می گردد؟.[12]
حال آنکه خاطره جانبازى آنان كه در راه خدا و آزادى انسانها، در راه شرف و فضيلت همه چيز خود را فدا كردند فراموش نخواهد شد؛ زيرا، خدا، آزادى، شرف و فضيلت كهنه شدنى نيست؛ امام حسين عليه السلام و يارانش سر سلسله اين مجاهدان بودند.[13]از این رو آن حضرت متعلق به يك عصر و يك قرن و يك زمان نبوده، بلكه او و هدفش جاودانى است.[14]
به تعبیر زیبای شاعر:
باز در خاطره ها، ياد تو اى رهرو عشق شعله سركش «آزادگى» افروخته است!.[15]
حریت؛ شاکلۀ کلیدی شعار«مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت»
گفتنی است برخی افراد می خواهند به هر قیمتی زنده بمانند، حتی اگر ذلیل و اسیر و توسری خور و بدبخت باشند، بالاترین ارزش در نظر آنها زنده بودن به هر قیمتی است. اما برخی افراد، ارزش های ما فوق حیات دارند مانند آزادگی، عزت و آبرومندی و تقوا، اینها ارزش هایی است که از زندگی هم بالاتر است. اگر اینها از دست برود زندگی برای انسان باشرف ارزشی نخواهد داشت. اینها ارزش های والایی است که افراد مادی گرا اینها را نمی فهمند. آنها می گویند که انسان باید در هر حالتی زنده باشد اما افراد آزاده اینگونه فکر نمی کنند.[16]لذا مردم غالباً از ترس ذلت ذليل مى شوند، و از ترس ظلم تن به ظلم و ستم مىدهند و جباران و ظالمان نيز از همين نقطه ضعف استفاده مى كنند.[17]
لیکن از سوی دیگر اين شعار امام حسین عليه السلام در کربلا که فرمود: «موت في عز خير من حياة في ذل؛ مرگ با عزت بهتر از زندگى با ذلت است!»؛[18]،[19]مىتواند سراسر تاريخ بشر را روشن سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسان ها پايان دهد.[20]
زیرا خدا مى خواست نهال اسلام با اين خونهاى پاك آبيارى شود و دشمنان اسلام و منافقان قسم خورده رسوا گردند.[21]و مكتبى ساخته شود كه آزادى خواهان جهان در طول تاريخ در آن درس آزادگى و افتخار بياموزند و بدانند «مرگ با عزت و افتخار، بهتر از زندگى ننگين است».[22]
حماسه کرامت انسانی در نهضت حسینی
نباید فراموش نمود که فرياد اسلام، فرياد کرامت و آزادى است[23] و يكى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حريت از انسان ها و تبديل آنها به يك متاع است،[24] زیرا اسلام كانون كرامت انسانى است و منادى عدل و مساوات و برابرى انسانها و حريت و آزادگى و تقوا و مكارم اخلاق و آگاهى و آزاد انديشى است.[25]
اینگونه است که سرور آزادگان حضرت سيد الشهداء عليه السلام در زمين كربلا وقتی لشکر عمر سعد به جانب خيمه ها حمله ور شدند و ميان آن حضرت و خيامش فاصله انداختند، خطاب به آنها فرمود: «ان لم يكن لكم دين فكونوا احرارا فى دنياكم»: «اگر دين هم نداريد و اعتقادى به مبدأ و معادى نداريد شما انسانيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد!».[26]
به تعبیر شاعر؛ «ابتدا قانون آزادى نويسد در جهان بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا كند».[27]
بی شک امام عليه السلام با اين شعار خود، دشمن را شرمنده كرد؛ زیرا در ميدان نبرد، نظاميان در برابر هم قرار دارند و غير نظاميان مخصوصاً زنان و كودكان طرف نيستند، حمله به آنها نهايت ناجوانمردى و نشانه پستى حمله كننده است.[28]
ولى در واقع، اين شعار پيامى فراتر از اينها دارد، اين شعار همه جهانيان را مخاطب مى سازد و به آنها مى گويد حتى اگر تابع دين و مذهبى نيستيد، اصول انسانيت و شرافت انسانى و اخلاق بشرى را فراموش نكنيد، در واقع اين همان شعار رعايت «حقوق بشر» است كه امروز سخن از آن بسيار مى گويند و كمتر عمل مى كنند.[29]
به تعبیر شاعر« بد تشنه عدالت و آزادى بشر آن العطش كه از دل پر سوز مى كشيد».[30]
سعادت و پیروزی؛ مرهون حریت و آزادگی
بی تردید جامع همه صفات در حد کمال و سعادت، حريت و آزادگى است،[31]،[32] اینچنین است که پيامبر (صلى الله عليه وآله) به مردم حريت داد و آنها را از گرداب فساد به ساحل فلاح رسانيد.[33]
لیکن در دوران بنی امیه و به کارگیری افراد فاسق، این آزادی از مردم سلب گردید؛ حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام در يك پيشبينى شگفت آور از اين واقعه خبر داد: «من از اين اندوهناكم كه سرپرستى حكومت اين امت به دست اين بىخردان و نابكاران (بنى اميه) افتد. بيت المال را به غارت ببرند، آزادى بندگان خدا را سلب كنند وآنها را برده خويش سازند، با صالحان نبرد كنند و فاسقان را همدستان خود قرار دهند».[34]،[35]
اگر چه در واقعۀ کربلا و با شهادت امام حسین علیه السلام و يارانش و اسارت همسر و خواهر و دخترانش ، پرده از چهره ننگين حاكمان ظالم و بى ايمان بنى اميه برداشته شد و جهان اسلام بر ضد آنها قیام کردند و اینچنین درس آزادگى را از مكتب امام حسین علیه السلام فراگرفتند.[36]
البته ممكن است برخی ايراد كنندگان در حقيقت معنى «پيروزى» تصور كنند امام حسين علیه السلام در كربلا شكست خورد، زيرا خود و يارانش شهيد شدند، در حالى كه مى دانيم او به هدف نهائيش كه رسوايى بنى اميه و بنيان گذاردن مكتب آزادگى، و درس دادن به همه آزادگان جهان بود رسيد، و هم اكنون به عنوان سرور شهيدان عالم (سيد الشهداء) و سر سلسله[37]آزادگان جهان انسانيت، بر افكار قشر عظيمى از انسانها با پيروزى حكومت مى كند.[38] ،[39]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت از آنجا که قیام عاشورا با مفاهیمی والا همچون آزادگی...گره خورده است،[40]لذا باید اذعان نمود حقيقت آزادى و حريت همين است، نه آن آزادى غربى[41] از قبیل آزادى جنسى، فحشا، قمار، شرب مسكر [42]، شكستن مرزها و كسب آزادى مطلق [43]و آزادى بى قيد و شرط که هيچگاه سعادت انسان ها را تأمين نمى كند[44]و مشتمل بر انواع اسارت ها است.[45]
بلکه حقیقت حریت همان واقعه ای است كه در روز عاشوراى سال 61 هجرى روى داد، شعله اى بر جان ها زد و سوگ و ماتم را قرين خويش ساخت. همراه با درس هاى بزرگ آزادگى و آرمان خواهى و دفاع از شرف و اعتقاد تا پاى جان.[46]
لذا اينان، ستارگان فروزانى هستند كه در ظلمت كده حكومت دژخيمان تاريخ مى درخشند و درس شهامت و آزادگى و ايمان به وعده هاى الهى را به همگان مخصوصا جوانان مى آموزند.[47] هم چنین اين خون پاك ومقدس در جوى تاريخ بشر، و در رگهاى انسان هاى آزاده و با ايمان نيز جريان دارد، و با آن، خطوط حریت و آزادگى بر پيشانى رهروان اين راه ترسيم مى گردد.[48]