۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۰

بررسی و واکاوی عنصر «حریّت و آزادگی» در نهضت حسینی

بررسی و واکاوی عنصر «حریّت و آزادگی» در نهضت حسینی
قیام عاشورا با مفاهیمی والا همچون آزادگی...گره خورده است باید اذعان نمود حقيقت آزادى و حريت‏ همين است؛ آزادى غربى از قبیل آزادى‏ جنسى، و‏ بى‏ قيد و شرط هيچ‏گاه سعادت انسان ها را تأمين نمى‏ كند.
کد خبر: ۱۸۱۲

به گزارش خیمه مگ،حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تبین جایگاه حرّیت و آزادگی در سیره امام حسین علیه السلام آورده اند : اهميت مسألۀ آزادى در مكتب آزادي ­بخش اسلام‏[1] و نفرت اسلام از سلب آزادى با مراجعۀ به آموزه های اسلامی غیر قابل انکار است[2]، بدین نحو که خداوند متعال آزادى تكوينى به ما داد و در راستاى آن با تشريع خود آن آزادى را تداوم بخشيد و از ما خواست تا تشريعاً آزادى در مسير زندگى را تطبيق با آزادى تكوين و ابتداى خلقت كنيم.[3]

 لذا پيامبران و جانشينان آنها چون اسوه آزادى‏ و نمونه اتم(كامل) شهادت در راه خدا بوده اند.[4] آمدند، تا عوامل حبس و سلب آزادى را از بشر بردارند و با باز كردن غل و زنجير اسارت  ها، نسيم آزادى را بر روان­ هاى فسرده و فرسوده بدمند، و نغمه حريّت‏ را ساز كنند، زنجير جهل و نادانى، بت‏پرستى، تبعيضات و زندگى طبقاتى و غيره را از دست و پا و دوش و گردن اين انسان بردارند.[5]

اینچنین است که آزادگى‏ و شجاعت و دفاع از دين و ارزش‏ هاى اسلامى با نام حسين عليه السلام عجين شده است.[6] وهدف آن حضرت از اين قيام و آن شهادت این است که ما هم از آن سرور آزادگان در مقولۀ حریت الگو بگيريم.[7] به تعبیر شاعر؛

حسين مظهر آزادگى و آزادى‏ است‏        خوشا كسى كه چنينش مرام و آيين است‏.[8]

جاودانگی کربلا در پرتو حریت و آزادگی امام حسین علیه السلام

پيكار خونين در جهان بسيار بوده كه با گذشت چند ماه و چند سال به دست فراموشى سپرده شده است و با گذشت ماه و سال، گرد و غبار نسيان بر آن پاشيده می شود، [9] اما به راستی  چرا نام و تاريخ امام حسين عليه السلام هرگز فراموش نمى‏ شود.؟[10]

زیرا او در راه حق و عدالت و آزادگى‏، در راه خدا و اسلام، در راه نجات انسان‏ ها و احياى ارزش‏ هاى مردمى، شربت شهادت نوشيد؛[11] آيا اين مفاهيم هيچ‏گاه كهنه و فراموش  می گردد؟.[12]

حال آنکه خاطره جانبازى آنان كه در راه خدا و آزادى‏ انسان­ها، در راه شرف و فضيلت همه چيز خود را فدا كردند فراموش نخواهد شد؛ زيرا، خدا، آزادى، شرف و فضيلت كهنه شدنى نيست؛ امام حسين‏ عليه السلام و يارانش سر سلسله اين مجاهدان بودند.[13]از این رو آن حضرت متعلق به يك عصر و يك قرن و يك زمان نبوده، بلكه او و هدفش جاودانى است.[14]

به تعبیر زیبای شاعر:

باز در خاطره‏ ها، ياد تو اى رهرو عشق        شعله سركش «آزادگى‏» افروخته است!.[15]

حریت؛ شاکلۀ کلیدی شعار«مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت»

گفتنی است برخی افراد می خواهند به هر قیمتی زنده بمانند، حتی اگر ذلیل و اسیر و توسری خور و بدبخت باشند، بالاترین ارزش در نظر آنها زنده بودن به هر قیمتی است. اما برخی افراد، ارزش ­های ما فوق حیات دارند مانند آزادگی، عزت و آبرومندی و تقوا، اینها  ارزش­ هایی است که از زندگی هم بالاتر است. اگر اینها از دست برود زندگی برای انسان باشرف ارزشی نخواهد داشت. اینها ارزش ­های والایی است که افراد مادی گرا اینها را نمی فهمند. آنها می گویند که انسان باید در هر حالتی زنده باشد اما افراد آزاده اینگونه فکر نمی کنند.[16]لذا مردم غالباً از ترس ذلت ذليل مى‏ شوند، و از ترس ظلم تن به ظلم و ستم مى‏دهند و جباران و ظالمان نيز از همين نقطه ضعف استفاده مى‏ كنند.[17]

لیکن از سوی دیگر اين شعار امام حسین عليه السلام در کربلا که فرمود: «موت‏ في‏ عز خير من حياة في ذل‏؛ مرگ با عزت بهتر از زندگى با ذلت است!»؛[18]،[19]مى‏تواند سراسر تاريخ بشر را روشن سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسان  ها پايان دهد.[20]

زیرا خدا مى‏ خواست نهال اسلام با اين خون‏هاى پاك آبيارى شود و دشمنان اسلام و منافقان قسم خورده رسوا گردند.[21]و مكتبى ساخته شود كه آزادى‏ خواهان جهان در طول تاريخ در آن درس آزادگى و افتخار بياموزند و بدانند «مرگ با عزت و افتخار، بهتر از زندگى ننگين است».[22]

حماسه کرامت انسانی در نهضت حسینی

نباید فراموش نمود که  فرياد اسلام، فرياد کرامت و آزادى‏ است[23] و يكى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حريت‏ از انسان ها و تبديل آنها به يك متاع است،[24] زیرا اسلام كانون كرامت انسانى است و منادى عدل و مساوات و برابرى انسان‏ها و حريت‏ و آزادگى و تقوا و مكارم اخلاق و آگاهى و آزاد انديشى است.[25]

اینگونه است که  سرور آزادگان حضرت سيد الشهداء عليه السلام در زمين كربلا  وقتی لشکر عمر سعد به جانب خيمه‏ ها حمله‏ ور شدند و ميان آن حضرت و خيامش فاصله انداختند، خطاب به آنها فرمود: «ان لم يكن‏ لكم دين فكونوا احرارا فى دنياكم»: «اگر دين هم نداريد و اعتقادى به مبدأ و معادى نداريد شما انسانيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد!».[26]

به تعبیر شاعر؛ «ابتدا قانون آزادى‏ نويسد در جهان        بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا كند».[27]

بی شک امام عليه السلام با اين شعار خود، دشمن را شرمنده كرد؛ زیرا در ميدان نبرد، نظاميان در برابر هم قرار دارند و غير نظاميان مخصوصاً زنان و كودكان طرف نيستند، حمله به آنها نهايت ناجوانمردى و نشانه پستى حمله كننده است.[28]

ولى در واقع، اين شعار پيامى فراتر از اينها دارد، اين شعار همه جهانيان را مخاطب مى‏ سازد و به آنها مى‏ گويد حتى اگر تابع دين و مذهبى نيستيد، اصول انسانيت و شرافت انسانى و اخلاق بشرى را فراموش نكنيد، در واقع اين همان شعار رعايت «حقوق بشر» است كه امروز سخن از آن بسيار مى‏ گويند و كمتر عمل مى ‏كنند.[29]

به تعبیر شاعر« بد تشنه عدالت و آزادى‏ بشر        آن العطش كه از دل پر سوز مى ‏كشيد».[30]

سعادت و پیروزی؛  مرهون حریت و آزادگی

بی تردید جامع همه صفات در حد کمال و سعادت، حريت‏ و آزادگى است،[31]،[32] اینچنین است که پيامبر (صلى الله عليه وآله) به مردم حريت‏ داد و آنها را از گرداب فساد به ساحل فلاح رسانيد.[33]

لیکن در دوران بنی امیه  و به کارگیری افراد فاسق، این آزادی از مردم سلب گردید؛ حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام در يك پيش‏بينى شگفت ‏آور از اين واقعه خبر داد: «من از اين اندوهناكم كه سرپرستى حكومت اين امت به دست اين بى‏خردان و نابكاران (بنى ‏اميه) افتد. بيت المال را به غارت ببرند، آزادى‏ بندگان خدا را سلب كنند وآنها را برده خويش سازند، با صالحان نبرد كنند و فاسقان را همدستان خود قرار دهند».[34]،[35]

اگر چه در واقعۀ کربلا و  با شهادت امام حسین علیه السلام و يارانش و اسارت همسر و خواهر و دخترانش ، پرده از چهره‏ ننگين حاكمان ظالم و بى ايمان بنى اميه برداشته شد و جهان اسلام بر ضد آنها قیام کردند و اینچنین درس آزادگى‏ را از مكتب امام حسین علیه السلام فراگرفتند.[36]

البته ممكن است برخی ايراد كنندگان در حقيقت معنى «پيروزى» تصور كنند امام حسين‏ علیه السلام در كربلا شكست خورد، زيرا خود و يارانش شهيد شدند، در حالى كه مى‏ دانيم او به هدف نهائيش كه رسوايى بنى اميه و بنيان گذاردن مكتب آزادگى‏، و درس دادن به همه آزادگان جهان بود رسيد، و هم اكنون به عنوان سرور شهيدان عالم (سيد الشهداء) و سر سلسله‏[37]آزادگان جهان انسانيت، بر افكار قشر عظيمى از انسان­ها با پيروزى حكومت مى‏ كند.[38] ،[39]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت از آنجا که  قیام عاشورا با مفاهیمی والا همچون آزادگی...گره خورده است،[40]لذا باید اذعان نمود حقيقت آزادى و حريت‏ همين است، نه آن آزادى غربى[41] از قبیل آزادى‏ جنسى، فحشا، قمار، شرب مسكر [42]، شكستن مرزها و كسب آزادى‏ مطلق ‏[43]و آزادى‏ بى‏ قيد و شرط که هيچ‏گاه سعادت انسان  ها را تأمين نمى‏ كند[44]و مشتمل بر انواع اسارت ­ها است.[45]

بلکه حقیقت حریت همان واقعه ای است كه در روز عاشوراى سال 61 هجرى روى داد، شعله ‏اى بر  جان ها زد و سوگ و ماتم را قرين خويش ساخت. همراه با درس‏ هاى بزرگ آزادگى‏ و آرمان خواهى و دفاع از شرف و اعتقاد تا پاى جان.[46]

لذا اينان، ستارگان فروزانى هستند كه در ظلمت­ كده حكومت دژخيمان تاريخ مى ‏درخشند و درس شهامت و آزادگى‏ و ايمان به وعده‏ هاى الهى را به همگان مخصوصا جوانان مى‏ آموزند.[47] هم چنین اين خون پاك ومقدس در جوى تاريخ بشر، و در رگ‏هاى انسان‏ هاى آزاده و با ايمان نيز جريان دارد، و با آن، خطوط حریت و آزادگى‏ بر پيشانى رهروان اين راه ترسيم مى ‏گردد.[48]