به گزارش خیمه مگ، جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
ما سال گذشته بحث فلسفه تفسیر را داشتیم و ۱۹ مسئله در آنجا مطرح شد. امسال وارد بحث تفسیر خود قرآن، سوره حمد شدیم چون تفسیر ما موضوعی نیست بلکه ترتیبی- موضوعی است. کل امسال را به تفسیر سوره حمد خصوصا بسمله اختصاص دادیم البته هنوز مباحث تفسیر سوره حمد تمام نشده است. آنچه ما گفتیم اندکی از بسیار بود منتهی ما اصرار داریم مباحثی که درباره آن بحث شده است متعرض نشویم. به گمان خودمان متعرض مطالبی شدیم که یا کسی متعرض نشده یا اگر متعرض شده زود عبور کرده است.
ما سال گذشته یک بحث را جا گذاشتیم و مستقلا برایش حسابی باز نکردیم. اگر بحثی مهم است باید بالاستقلال درباره آن بحث کرد. بحث ما تحلیل ادله و روایاتی است که موید ثواب یا فضیلت برای تلاوت برخی سورهها و آیات است مثلا گاهی روایت میگوید اگر سوره حمد را بخوانید این ثواب یا فضیلت را دارد. روایات در این زمینه یکی دو تا نیست. باید این روایات را چکار کرد؟
مجموعا میتوانیم نسبت به این روایات چهار رفتار داشته باشیم البته این رفتارها فقط برای روایات قرآن نیست بلکه روایاتی که درباره سایر اعمال مثل زیارت عاشورا و حج و ... وارد شده است را هم فرامیگیرد لذا بحثمان بحث روشی عام است که هر تصمیمی اینجا بگیریم در جاهای دیگر هم خواهیم گرفت. متاسفانه گاهی مسئله از دایره علمی خارج شده است و به کف خیابان رسیده است و فلان مداح هم درباره آن اظهار نظر میکند. کما اینکه الآن ما در درس خارج بحث شفافیت را بررسی میکنیم ولی دیدم یکی از نمایندگان مجلس که خودش را استاد معارف معرفی کرده، وارد بحث شفافیت شده است و گفته خدا هم با بندگانش کاملا شفاف نیست کما اینکه قرآن فرموده «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ». خب الآن یکی از مشکلات کشور ما عدم شفافیت است و در این فضا سلیقههای نابخردانه کار را خراب میکند.
شما در این مسئله چهار رفتار از علما و غیر علما میبینید؛ رفتار اول قبول مطلق است. برخی روایات را مطالعه میکنند و همان را سر منبر نقل میکنند دیگر کاری ندارند سندش چیست، دلالتش چیست، قابل تصور هست یا نه. بحث عقابها هم همینطور است مثلا ممکن است برای عملی عقاب عجیبی بیان شده است که برخی افراد همان را نقل میکنند. بعضی وقتها عوام با ذهن خالصشان زیر بار نمیروند ولی چون ما میخواهیم به روایات احترام بگذاریم قبول میکنیم.
رفتار دوم رد مطلق است. اگر شما آثار بعضی نویسندگان معروف را بخوانید میبینید که همه این روایات را به سخره میگیرند. ما برای دهه ۵۰ حوزه هستیم، آن زمان اوج این مباحث بود. شما آثار دکتر شریعتی را بخوانید! ایشان و برخی دیگر مدافع نظریه انکار بودند و این ثوابها را نمیپذیرفتند. از نظر اینها آنچه مهم است عمل انسان است.
رفتار سوم از سوی کسانی بود که بنایشان بر قبول و توجیه بود. اگر بخواهم مثال عرض کنم میتوانم به اصحاب تفسیر نمونه اشاره کنم. این حضرات وقتی به این روایات رسیدند یک راه واحد را گرفتند و پیش رفتند. اینها گفتند که این ثوابها درست است ولی به شرط عمل. ما سوال میکنیم که دلیل این مطلب چیست؟ دلیلی که بیان میکنند این است؛ روایاتی که در مورد برخی سورهها آمده است اینطور است، کسی که سوره را قرائت کند و معرفت داشته باشد چنین ثوابی دارد. در برخی سورهها آمده کسی که بخواند و مداومت داشته باشد یا کسی که بخواند و تعلیم بدهد یا کسی که بخواند و اهل حسبه باشد فلان ثواب را دارد. پس ما در این موارد مطلق را بر مقید به عمل حمل میکنیم و میگوییم اگر کسی سوره را خواند و به دستورات سوره عمل کرد ثواب دارد.
اینطور صحبت کردن چند اشکال دارد. اول اینکه اگر کسی وجود این قید را قرینه بگیرد و ضد حرف شما را بزند چه میگویید؟ یعنی امام میتوانست این قید را در مورد سایر سورهها هم بیاورد ولی نیاورده است. اتفاقا شاهدی که اینها آوردند، خلاف حرفشان را اثبات میکند. مثلا من میگویم اگر زید را دیدی سلام مرا به او برسان و هزار تومان به او بده ولی اگر عمرو را دیدی و در حال درس خواندن بود به او هزار تومان بده.
نکته دیگر اینکه شما میگویید قرائت و عمل لازم است، مگر ما در اصول نخواندیم مثبتین موجب تقیید نیست. هر مطلق و مقیدی را حمل بر هم نمیکنند لذا گفتند اگر هر دو مثبت یا هر دو منفی باشند موجب تقیید نیست. ثالثا حتی اگر بگوییم مثبتین موجب تقیید است این در جایی است که مورد واحد باشد نه وقتی که مورد فرق میکند. اگر مولا بگوید زید را اکرام کن، بعد بگوید عمرو را با اطعام اکرام کن، آیا جمله دوم، جمله او را مقید میکند؟ خیر، چون موردش فرق میکند. مورد ما هم همینطور است. رابعا اصلا جریان اطلاق و تقیید در مسائل شرعی است، نه نصوص مبین مسائل معرفتی. الآن که ما دنبال حکم شرعی نیستیم دنبال توجیه روایات ثواب و فضائل هستیم. پس این راه حل علی رغم اینکه ظاهرش خوب است ولی قابل پذیرش نیست. قرار بود این جلسه، جلسه آخرمان باشد ولی برای اینکه این بحث را تمام کنیم یک جلسه دیگر میگذاریم.