به گزارش خیمه مگ، جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
در مورد بسمله برخی مباحث مطرح شد که در علوم قرآن و در فقه جای دارد. دو بحث را پشت سر گذاشتیم که هر دو مربوط به علوم قرآنی بود یکی اینکه بسمله جزء قرآن است یا نه، دو اینکه جزء سورهها است یا نه. ثابت شد بسمله آیتی از سوره حمد است. اگر جزء سوره حمد است پس جزء قرآن است ولی نسبت به سایر سورهها تامل داشتیم و نهایتا گفتیم جزئیت آن در غیر فاتحه الکتاب خالی از تامل نیست. پس سوال اول و دوم را پاسخ دادیم.
سوال سوم را امروز مطرح میکنیم که فقهی است. آیا قرائت بسمله در نماز لازم است؟ چه در سوره حمد و چه سایر سورهها. نسبت به سوره حمد بله، هر کس سوره حمد را بدون بسمله بخواند نمازش درست نیست. نسبت به سوره توبه هم قرائت بسمله واجب نیست. در غیر این دو سوره، اگر گفتیم بعد از حمد قرائت سوره دوم لازم است چون برخی مخالفند و برخی احتیاط میکنند ولی اکثریت میگویند قرائت سوره کامل واجب است، اگر بنا شد قرائت سوره بعد از حمد لازم باشد و در بحث قبل قائل شدیم سورهها بسمله دارند و سوره بدون بسمله ناقص است، باید بسمله را بگوییم ولی اگر گفتیم جزئیت بسمله در سورهها ثابت نیست لازم نیست آن را بخوانیم.
البته بین عدم ثبوت جزئیت و عدم وجوب بسمله ملازمه وجود ندارد. آیتالله میلانی میگوید بسمله جزء سوره نیست ولی خواندن آن در نماز لازم است گویی بسمله جزء نماز است. پس بنا بر عدم ثبوت جزئیت این احتمال وجود دارد که بسمله مستقلا واجب باشد. اشکال ما این است که اگر کسی بگوید جزئیت بسمله در سورهها ثابت نیست و بسمله جزء سوره نیست به چه دلیل حتما باید آن را در نماز بگویید؟
سوال این بود که قرائت بسمله در نماز واجب است؟ پاسخ دادیم در سوره حمد بله، در سوره توبه خیر، در سایر سورهها اگر گفتیم بسمله جزء سوره است و قرائت سوره کامله در نماز لازم است باید بسمله بگوید ولی اگر گفتیم جزء سوره نیست یا تامل داشتیم یا گفتیم قرائت سوره لازم نیست، نباید بگوید ولو بزرگانی گفتند باید بسمله گفته شود.
این افراد که این حرف را زدند به برخی روایات استناد کردند مثلا شخصی از امام سوال کرد یک نفر فقط در سوره حمد بسمله میگوید و در سایر سورهها نمیگوید حضرت پاسخ دادند باید نمازش را دوباره بخواند. حضرت میفرمایند بسم الله را بگوید ولی حضرت تصریح نمیکند به عنوان جزء سوره بگوید. حرف ما این است که این روایت معارض دارد و معارضش صحیحه حلبی است که حضرت تصریح میکند در غیر حمد بسمله لازم نیست. برخی فقها این روایت را حمل بر تقیه میکنند. اشکال ما این است که چرا در روایت قبل، حضرت خلاف تقیه عمل کرده است؟ معلوم است فضا، فضای تقیه نبوده است. ضمن اینکه میشود هر دو روایت را جمع کرد و مثلا اینطور بگوییم که قرائت بسمله مستحب است.
سوال چهارم این بود که اگر بنا شد هر سورهای بسمله داشته باشد آیا لازم است قبل از شروع سوره، بسمله را برای آن سوره تعیین کند و بگوید؟ در سوره حمد این بحث پیش نمیآید چون اول نماز حتما حمد خوانده میشود ولی در غیر سوره حمد، حکم مسئله چیست. برخی اول بسمله میگویند بعد فکر میکنند چه سورهای بخوانند. اگر کسی بسمله را بدون نیت گفت یا با نیت گفت ولی نیتش را عوض کرد باید دوباره بسمله بگوید؟ در اینجا اختلاف شدیدی میان فقها وجود دارد. برخی با اینکه میگویند بسمله جزء هر سوره است ولی معتقدند تعیین آن لازم نیست. طیف وسیعی از فقها قائلند باید بسمله را تعیین کند. اگر بسمله را گفت و سوره را مشخص نکرده بود دوباره باید بسمله بگوید.
برخی گفتند این مسئله یک بحث عرفانی است. بسمله هر سوره برای آن سوره است و متعلق به فعل و شبه فعل در همان سوره است. به نظر ما این سخن وجاهت فقهی ندارد. این سخن وجاهت فقهی دارد که میگوید اگر شما هزار تا بسمله بگویید بعد بخواهید سوره توحید را بخوانید باید بسمله بگویید چون آنها برای این سوره نبوده است. این بیان هرچند قوی است و وجاهت فقهی دارد ولی قابل اشکال است. به نظر ما انضمام بقیه سوره به بسمله، بسمله را برای این سوره قرار میدهد. اگر این را بگوییم باید همان نظر اول را بپذیریم که تعیین بسمله لازم نیست.