به گزارش خیمه مگ، آیتالله محسن فقیهی، استاد درس خارج حوزه علمیه، در ادامه جلسات تفسیر سوره بقره به آیه ۱۷۰ این سوره پرداخت. متن سخنان آیتالله فقیهی به شرح زیر است:
آیه ۱۷۰ بقره: وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ.
در این آیه شریفه در مورد خطوات الشیطان که در آیات قبل مطرح شده سخن میگوییم «يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۱۶۸﴾» زیرا شیطان برای انحراف انسان گام به گام عمل میکند. یکی از این گامها، آن است که وقتی به مشرکین و کفار و معاندان گفته میشود از آنچه خدا نازل فرموده است تبعیت و پیروی کنید میگویند ما از آنچه پدرانمان انجام میدادند تبعیت میکنیم. قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا. ما کاری به سخنان پیامبر(ص) نداریم و سخنان پدرانمان را ترجیح میدهیم.
خداوند فرمود: أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ. شما از پدرانتان تبعیت میکنید ولو اینکه کار آنها خدایی نباشد و هدایت نشده باشند؟ یکی از نکات آیه شریفه این است که پیروی از کسی که متبوع انسان است و ما میخواهیم تابع او باشیم واجد یکسری شرایط است و از هر کسی نمیتوان تبعیت کرد. شرایط آن این است که عقل و نقل او را تایید کند یعنی هم عقلا سخنان او را بپذیرند و هم وحی او را تایید کند. در ذیل آیه یعقلون و یهتدون، تاکید بر این مسئله است. یعنی زمانی ما حق تبعیت داریم که سخن مبتنی بر عقل و وحی باشد وگرنه حرف پدر و مادر و جد و فامیل و بزرگخاندان هم قابل تبعیت نیست.
ما دو راه برای فهم درستی یا نادرستی مطلبی داریم یکی عقل و دیگری نقل؛ هدایت هم به معنای آن است که خداوند با دستورات خود و ارسال رسل و جانشینان ایشان و قرآن ما را در مسیر درست قرار میدهد.
ما یکسری عقاید و یکسری اعمال داریم؛ عقاید مانند اعتقاد به اصول دین و اصول مذهب مانند توحید، نبوت، معاد و امامت و ... است؛ اینها را باید با عقل بشناسیم؛ این اصول هم باید با عقل شناخته شوند. ما اگر به عقل مراجعه کنیم و عقاید را به وسیله آن به دست آوریم کار صحیحی است کما اینکه در علوم، علم ریاضی عهدهدار این موضوع است.
مفهوم این سخن این است که اگر ما عقایدی داشته باشیم که علم همراه آن نباشد ثمری ندارد و ریشهدار نخواهد بود؛ مثلا پدرم فلان مطلب را گفته و من هم دوست دارم تابع او باشم؛ مادرم و اجداد من فلان عقیده را داشتهاند و من هم دوست دارم اینطور باشم؛ اینها علمی نیست و اگر اعتقادات ما علمی شد؛ صحیح است و اگر نشد انحراف است و معنای انحراف هم این است که انسان به شک و تردید و ظن اعتماد کند؛ اعتقادی که با ظن و شک و تردید باشد اعتقادات انحرافی است. وظیفه ما رسیدن به اعتقاد یقینی است که با قلب و عقل توام باشد. شاید و ممکن است و یحتمل در اعتقادات ریشه ندارد و اعتقادات انحرافی ماندگار نخواهد بود.
ما در همه روابط فردی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و دینی و .. باید به یقین برسیم و اگر در موردی یقین نداریم بهتر است آن را به زبان نیاوریم و در سطح اجتماع نشر ندهیم. برخی سخنانی را بدون اینکه برای آنان اثبات شده باشد و به درستی آن یقین داشته باشند مطرح میکنند.
هر چیزی علمی نبود، انحرافی است بنابراین آقایان منبریها و وعاظ توجه داشته باشند تا چیزی واقعا برای آنان یقینآور نیست مدنظر قرار ندهند؛ الان گاهی روایات ضعیف و بیسندی توسط برخی منبریها گفته میشود و بعد مورد تمسخر فضای مجازی قرار میگیرد و این اشتباه از جانب ما است که تا مطمئن نیستیم روایتی درست است صرفا آن را با توجه به اینکه در یک منبع دیدهایم در مجامع عمومی مطرح میکنیم.
ما حتی باید مراقبت کنیم که برخی روایات مناسب برخی مجالس نیست یا ممکن است در یکسری از شرایط اجتماعی و سیاسی کاربرد نداشته باشد و مورد تردید بیشتر و استهزاء قرار بگیرد بنابراین آن را هم نباید بر زبان بیاوریم.
منبع تفکر و عقاید و اصول اعتقادی ما باید مبتنی بر یقین و عقلانیت و علم باشد و به همین دلیل گفتهاند اصول عقاید تقلیدی نیست و هر فردی باید خودش به آن برسد البته کمک گرفتن از علما و افراد مؤمن و متقی به معنای تقلید نیست.
نکته دیگر اینکه در مسائلی که به سعادت دنیا و آخرت ما مربوط است؛ بایدها و نبایدها و اعمال و افعال باید متکی به علم و یقین باشد و شکیات و تخیلات و توهمات نباید در آن باشد. اگر این موارد منتهی به علم نشد و دائما بگوییم شاید اینطور باشد و شاید نباشد ثمری ندارد. انحراف این است که ما در فکر و عمل از مسیر منطقی و درست خارج شویم.
مخصوصا طلاب و منبریها باید سخنانشان مبتنی بر علم و یقین و منطق باشد تا مردم آن را بپذیرند وگرنه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. انحرافاتی که در جامعه وجود دارد نتیجه تقلید کورکورانه است یعنی چون فلانی اینطور گفته ما هم تبعیت میکنیم شما فضای مجازی را ببینید گاهی یک سخن نپخته و غیردقیق و غیرعلمی مطرح میشود و برخی هم به آن دامن میزنند تا اهدافشان تامین شود و عده زیادی هم آن را میپذیرند آیا اگر کسی عقل خود را به کار بگیرد میتواند هر سخن بیپایه و بیاساسی را بپذیرد؟ اینکه صرفا در فلان خبرگزاری و رسانه داخلی و خارجی آمده است قابل اعتنا و اتکاء است؟
حرف ما باید مستدل و عقلایی و علمی باشد و بتوان برهان برای آن اقامه کرد و اگر وحی هم هست وحی مشکوک نباشد و متقن باشد؛ مراد از وحی مشکوک هم یعنی روایت ضعیف و بدون سند و جعلی و ... نباشد.
آیه شریفه مورد بحث قصد دارد به ما بگوید ما حق داریم ز آنچه که خدا نازل کرده و پیامبر(ص) و ائمه(ع) فرمودهاند پیروی کنیم نه اینکه چون آباء و اجداد ما به یکسری مسائل معتقد بودهاند ما هم اعتقاد داریم البته اگر اعتقادات آباء و اجدادی برگرفته از عقل و وحی باشد اشکالی ندارد.
الان در کشورهای اروپایی و حتی کشور خودمان ببینید یک روز فلان لباس و آرایش و تیپ مد میشود و عدهای دنبال آن میروند و روز دیگری فلان آهنگ رواج مییابد و برخی دنبالهروی میکنند.
این تقلیدها و پیرویهای بدون دلیل از نظر قرآن و عقل سالم انسان، مردود است و اگر در موردی هم نتوانستیم صحت و سقم یک عقیده و فکر را دریابیم لااقل میتوان در مواجهه با آن سکوت و احتیاط به خرج بدهیم. چون یقین نداریم سکوت میکنیم و اگر هم سخنی گفتیم و عملی کردیم متکی به سخن و عمل افرادی باشد که در این نوع مسائل قابل اتکاء هستند مانند عالمان و افراد متقی و پرهیزکاری که در هر کاری ابتدا رضایت خداوند را در نظر میگیرند.