به گزارش خیمه مگ،کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.
مقدمه:
مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.
یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) می باشد.
بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.
امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.
بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی(علیه السلام) می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.
* غالیان (غُلاة) به چه کسانی گفته می شود و آیا آنها نیز مسلمان محسوب می شوند؟
«غلو» در لغت به معنی تجاوز از حد است، قرآن در خطاب به اهل کتاب می فرماید: «یا اَهْلَ الکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَی اللهِ إلاّ الحَقّ» [۱۲]،
«ای اهل کتاب (مقصود مسیحیان است) در دین خود از حد تجاوز نکنید و درباره خدا جز سخن حق نگویید».
آنان را از این جهت از غلو نهی می کند که در حق حضرت مسیح از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانسته اند.
پس از درگذشت پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) گروه هایی درباره آن حضرت و پیشوایان معصوم، از مرز حق تجاوز کرده و مقاماتی را برای آنان قائل شدند که از آن خداست، از این جهت آنان «غالی» یا «غالیان» نامیده شدند که از مرز حق تجاوز کردند.
شیخ مفید می گوید: غالیان گروه هایی هستند که به اسلام تظاهر نموده ولی برای امیر مؤمنان و پیشوایان از فرزندان او، الوهیت و نبوت ثابت نموده اند، و آنان را با صفاتی معرفی کرده اند که مرز حقیقت فراتر است [۱۳].
علامه مجلسی می گوید: «غلو» درباره پیامبر و پیشوایان این است که آنها را خدا بنامیم یا در عبادت و پرستش شریک خدا بینگاریم، و یا آفرینش و روزی را از آن آنها بدانیم، و یا معتقد شویم خدا در آنها حلول کرده است و یا بگوییم آنان بدون الهام از جانب خدا از غیب آگاهند و یا امامان را پیامبر بیندیشیم یا تصور کنیم که شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بی نیاز می سازد و تکالیف را از ما برمی دارد [۱۴].
امیرمؤمنان و فرزندان پاک او(علیه السلام) پیوسته از غالیان دوری جسته و بر آنها لعنت فرستاده اند ما در اینجا به نقل یک حدیث بسنده می کنیم امام صادق(علیه السلام) به پیروانش چنین دستور می دهد: «اِحذَروا عَلی شبابِکُمُ الغلاةَ لا یُفْسِدُوهُمْ فإنّ الغُلاة شَرُّ خَلْقِ الله یُصَغَّرون عظمةَ الله وَ یدّعونَ الربوبیّة لعباد الله [۱۵]»، بر جوانان خود از غالیان بترسید مبادا باورهای دینی آنها را فاسد سازند حقا که غالیان بدترین مردمند، کوشش می کنند از عظمت خدا بکاهند و برای بندگان خدا ربوبیت ثابت کنند.
از این جهت تظاهر آنها به اسلام بی ارزش می باشد و بزرگان اسلام آنها را کافر می دانند و یادآور می شویم که در عین این که باید از غلو پرهیز نمود ولی نباید هر نوع عقیده و اندیشه درباره پیامبران و اولیاء الهی را غلو اندیشید و همچنین شیخ صدوق در «اعتقادات» خود می نویسد: اعتقاد ما درباره غالیان این است که آنان کافر به خدایند و بدتر از یهود و نصاری و مجوس و قدریه و حروریه اند و بدتر از کل اهل بدعت ها هستند.