به گزارش خیمه مگ،«آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام) » کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.
- ویژگی های عموم جامعه و مستضعفین آن
۱. بار سبک تر، کمک بیشتر
نخستین ویژگی مردمان عادی و مستضعفان جامعه این است که همیشه به مقدار متوسط و معتدلی از خوراک و پوشاک و سایر احتیاجات زندگی اکتفا می ورزند و با قناعت و مصرف کم، زندگی خود را اداره می کنند و از این جهت، هیچ گاه بار سنگینی بر دوش حکومت و والی نخواهند گذاشت.
در حالی که مترفین جامعه، با ریخت و پاش هایی که دارند، هر روزه بار سنگینی از گرانی و کمبود و ... بر حاکم تحمیل خواهند کرد و در مقابل این همه تحمیل و فشار که از جهت تأمین اسراف کاری هایشان بر حکومت و والی خواهند داشت، هنگام بلا و بروز جنگ [و هرگونه پیش آمدهای ناگوار] بیش از مردمان مستضعف و قبل از آنان از معرکه و درگیری کنار خواهند کشید؛ در صورتی که مستضعفان با بروز جنگ و درگیری، هر آن صبورتر، مقاوم تر و قانع تر شده و تا آن جا که بتوانند از کمک و مساعدت نیز دریغ نخواهند کرد.
۲. پذیرش عدل و انصاف
وجود عدل بین مردم یکی از ارزش های متعالی انسانی ـ اسلامی است که هر حاکم اسلامی به حکم قرآن که می فرماید: «أُمِرْتُ لاَِعْدِلَ بَیْنَکُمْ» موظف به اجرای دقیق عدل و رعایت انصاف بین اقشار جامعه است.
مستضعفان و محرومان به حکم فطرت اصیل و اسلامی شان از اجرای عدالت خوشحال تر و پذیراترند. در مقابل، مترفین و مشت پُرکن های جامعه از اجرای عدالت ناراضی تر و دل گیرترند؛ چون می دانند که با اجرای عدالت و پیاده شدن مساوات و برابری در میان افراد جامعه، جایی برای اسراف کاری و تحصیل مال از هر طریق ممکن [که مترفین خواستار آن هستند] باقی نخواهد ماند.
۳. سپاس و تشکر در مقابل نعمت ها
انسان به حکم فطرت، خود را موظف می داند در مقابل کسی که به او احسان کرده و یا نعمتی به او ارزانی داشته است، شاکر و سپاس گزار باشد.
محرومان به حکم فطرت اصیل و انسانی شان زبانی شاکر دارند و در مقابل احسان حاکم، سپاس گزارند و هیچ گاه خوبی و انعام حاکم را فراموش نمی کنند؛ در حالی که مترفین و خواصّ جامعه در مقابل انتظارات پوچی که دارند، انعام و احسان حاکم را نادیده می گیرند [و بلکه آن را نوعی انجام وظیفه قلمداد می کنند] و سپاس و تشکر را لایق شأن خودشان نمی دانند!
۴. پذیرش عذر و عدم اصرار
تأمین معاش، و تهیه وسایل و مایحتاج مردم تحت حکومت، وظیفه حاکم و دولت اسلامی است. طبیعی است که انجام این وظیفه در هر شرایطی به گونه ای تغییر خواهد کرد؛ گاه به خاطر امکانات بیشتر و شرایط آسان تر، دولت بیشتر و سریع تر و بهتر می تواند وظیفه اش را انجام دهد و مردم را راضی نگه دارد، و زمانی دیگر به دلیل شرایط و بحران های [خاصّی که بعضاً دولت نیز نمی توانسته آن را پیش بینی کند]، حکومت نمی تواند آن چنان که شایسته است وظیفه اش را انجام دهد.
در این گونه موارد، دولتی که از مردم است و خود را پیکری از مردم می داند، با در جریان گذاشتن مردم، از آنان عذرخواهی می کند.
در این گونه مواقع، محرومان عذرپذیرند و نسبت به خواست های خود اصرار و الحاح بیشتری ندارند؛ در حالی که مترفین این گونه عذرها را نخواهند پذیرفت و هم چنان نسبت به خواست های خود اصرار بیشتری میورزند.
۵. صبر و استقامت در مقابل مصائب
هر ملتی در حیات اجتماعی اش، زمانی با رفاه و آسایش و سلامت و امنیت زندگی می کند و دورانی دیگر در گرفتاری و شداید به سر می برد. هیچ ملت و هیچ حاکمی نمی تواند مدعی شود که هرگز گرفتار شداید و مصائب نخواهد شد و همیشه و به طور دائم با رفاه، سلامت و امنیت زندگی خواهد کرد.
از آن جا که محرومان جامعه، همیشه با محرومیت و تنگدستی و گرفتاری و... به سر برده اند، هنگام شداید صبورتر و مقاوم ترند؛ در حالی که مترفین و قشر خاصی از جامعه که همیشه با رفاه و آسایش و اسراف زندگی کرده اند، صبر و تحملی از خود نشان نخواهند داد.
اینها (و دیگر انگیزه هایی که بعداً خواهیم گفت) ویژگی هایی هستند که حاکم را به سوی مستضعفان می کشاند و او را وادار می سازد تا به سود محرومان و در جهت رضایت و آسایش آنان قدم بردارد.
وَ إِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَ الْعُدَّةُ لِلاَْعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الاُْمَّةِ فَلْیَکُنْ صِغْوُکَ لَهُمْ وَ مَیْلُکَ مَعَهُمْ.
تکیه گاه دین، اجتماع مسلمانان و نیروی ذخیره برای دشمنان، تنها توده مردم هستند [نه مترفین و زراندوزان جامعه]، پس، گوشَت به سوی توده مردم و گرایشت به جانب آنان باشد.