۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۰

نظام هستی در آستانه قیامت دچار چه تحولاتی می شود؟

نظام هستی در آستانه قیامت دچار چه تحولاتی می شود؟
در آن روز پـرده هـا كـنـار مـى رود، و حـقـايـق آشـكـار مـى شـود، ديـده هـاى انسان بينا شده و همه اعمال نيك و بد خويش را حاضر و آماده مى بيند. قرآن كريم در آيات بسيارى از ماجراهاى آن روز و تحولات سريع و بنيادين آن حكايت مى كند.
کد خبر: ۶۹۸۴

به گزارش خیمه مگ، کتاب «معاد استدلالی» اثری از مرکز تحقیقات اسلامی است که در 15 بخش به موضوع معاد پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور شما علاقه مندان می گردد.

* تحول نظام هستى در آستانه قيامت

آيـات مـتـعـددى كـه در زمـيـنـه مـقـدمـات و عـلائم رسـتـاخـيـز نـازل شـده هـمـگـى نشان مى دهد كه قيامت به طور ساده و آرام برپا نمى شود؛  بلكه رستاخيز جـهـان كـه سرآغاز رستاخيز انسان است فراگير و همه جانبه بوده و آنچنان سريع، وسيع و عميق مى باشد كه در سراسر كائنات دگرگونى عظيم و ناگهانى را به همراه دارد.

در آن روز كـه طـومـار حـيات اين جهان به اراده و مشيت الهى در هم مى پيچد، خورشيد تيره و بى فـروغ مـى شـود و سـتارگان در هم فرو مى ريزند و كوهها متلاشى مى گردند، جهان، جهان ديـگـرى مـى شـود؛ و انـسـانـهـايـى كـه هـزاران سـال در دل خـاك آرمـيده اند از گورها برمى خيزند، و شتابان براى محاكمه اى عادلانه و دقيق به سوى دادگاه عدل الهى و صحنه محشر روان مى گردند.

در آن روز پـرده هـا كـنـار مـى رود، و حـقـايـق آشـكـار مـى شـود، ديـده هـاى انسان بينا شده و همه اعمال نيك و بد خويش را حاضر و آماده مى بيند. قرآن كريم در آيات بسيارى از ماجراهاى آن روز و تحولات سريع و بنيادين آن حكايت مى كند.

دگرگونى آسمانها

قرآن درباره خلقت آسمانها مى فرمايد:

«مـا هـفـت آسـمان محكم براى شما بنا كرديم. ما آسمانها را به صورت طبقه طبقه بـر روى هـم آفـريـديـم.  آسـمـانـهـا را بـر افـراشـتـه (و در آنـهـا) تـوازن و تعادل برقرار ساخت. آسمانهايى كه شكاف ندارند. آسمانى كه آب رسـانـى انـسانها و زمين را به عهده دارد. آسمانى كه با ستارگان آرايش داده شده اسـت. امـّا همين آسمانها هنگام برپايى قيامت، ويژگي هاى خود را از دست داده ، سست مـى شـونـد. بـه جـاى انسجام ، گسسته مى شود. آن همه زيبايى به صـورت دود درمـى آيـد. هـمـچـون مـس گـداخـتـه شـود. شكاف ها برمى دارد. جـريـان و حـركـت مـى يـابـد. هـمـچـون طـومـار، درهـم پـيچيده مى شود.

* دگرگونى خورشيد و ماه

خـورشـيـدى كـه پـر نـور و حـرارت بـود. خـورشيدى كه با نورش مورد سوگند خـداونـد قـرار گـرفـت. خـورشـيـد و مـاهـى كـه بـا حـسـاب دقـيـق ، بـه كـار مـشـغـولنـد، نـظـامـشـان مـوقـت اسـت نـه دائم . پـس آن اجل به سرآيد و نظام فرو پاشد و خورشيد و ماه همچون آسمان و زمين ، دگرگون شوند. آنگاه كـه خـورشـيـد تاريك مى گردد. ماه نيز (چون تابع خورشيد است) نور خود را از دست مى دهد.

در نـظـام آفـريـنـش ، حـركـت سـيـّارات طـورى تـنـظيم شده كه به همديگر برخورد نمى كنند و اصـطـكـاكـى نـدارنـد. بـه عـنـوان نـمـونـه ، خـورشـيـد و مـاه بـه يـكـديـگـر بـرخـورد نـمـى كنند. زمانى كه قيامت برپا شود، نظام تكوين به هم خورده ، خورشيد و ماه هر يك از مدار اصلى خارج و يك جا جمع مى شوند.

* دگرگونى ستارگان

هر يك از خورشيد و ماه و ساير ستارگان كه در فلك و مدار مخصوص خود در حركتند، آن روز از مدار خارج مى شوند و پراكنده مى گردند و به تاريكى مى گرايند. ستارگان راهـنـمـايـان بـودنـد و در جـاده ها و درياها، وسيله هدايت و راهيابى و تشخيص قبله و جهت قرار مى گرفتند. هنگام برپايى قيامت نورشان گرفته مى شود و آثار هدايتشان نابود مى گردد.

* دگرگونى كوه ها

كوهها از جا كنده مى شوند. حركت مى كنند. و يكباره در هم كوبيده و مـتـلاشـى مـى گـردنـد. و سـپـس آن قـطـعه ها چنان متلاشى شوند كه همچون گردهاى پراكنده . و بـه صـورت پـشـم زده شـده درآيـنـد. آن عـظـمـت و سـنـگـينى و بـزرگـى چـنـان مـى شـود كـه گـويـى كـوهـى نـبـوده اسـت و بـه صـورت سـراب در مـى آيد.

* دگرگونى زمين

زمين همچون گهواره، حركتى آرام بخش دارد و يكى از نعمتهاى بزرگ خداوند نسبت به بندگان ، آرامـى آن است . چون قيامت برپا شود چنان مى لرزد كه خداوند از آن به واقعه بـزرگ يـاد كـرده اسـت. زمـيـن در آن روز بـشـدّت درهـم كـوبـيـده مـى شـود. و زمـين با تكانى شديد درهم مى ريزد. هر چه در خود دارد، هـنـگـام قـيـامـت پـس داده ، آشـكـار مـى سـازد. در آن هـنـگـام ، زمـين تمام خبرهاى خود را بازگو مى كند.

آن زمان ، خورشيد تابان، كُوِّرَتْ

كوههاى سخت و سنگين ، سُيِّرَت

آبها در كام دريا، سُجِّرَتْ

آتش دوزخ بشدّت سُعِّرَتْ

پس در آن هنگام جنّت، اُزْلِفَتْ

خود بداند هر كسى ما اُحْضِرَتْ

* زلزله عظيم

«يـا اَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَيْئٌ عَظيمٌَ يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّا اَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرىَ النّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَلكِنَّ عَذابَ اللهِ شَديدٌ/ مـردم ! از پروردگارتان بترسيد، همانا زلزله رستاخير واقعه عظيمى است، آن روز كه ببينيد هـر مـادر شـيـردهـى كـودك خود را فراموش مى كند و هر زن باردارى جنين خود را بگذارد و گمان كنى كه مردم، مست هستند و حال آنكه مست نيستند، ليكن كيفر الهى سخت و شديد است».

از ايـن آيه، به دست مى آيد كه زلزله ، پيش از رستاخيز و در آستانه قيامت واقع مى شود؛ نه روز رستاخيز، چون در آن روز نه زن باردار وجود دارد نه زن شيرده.