۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۷

اقامه دین، مأموریت اصلی حوزه‌های علمیه در مسیر تمدن‌سازی اسلامی

اقامه دین، مأموریت اصلی حوزه‌های علمیه در مسیر تمدن‌سازی اسلامی
معاون پژوهش جامعه‌المصطفی با تأکید بر ضرورت بازخوانی مأموریت حوزه‌های علمیه «اقامه دین» را مأموریت بنیادین این نهاد دانست و گفت: حوزه‌ها باید با پرهیز از محافظه‌کاری، عقلانیت، عدالت و معنویت را در بستری تمدنی دنبال کنند تا بتوانند نقش خود را در تحقق تمدن اسلامی ایفا کنند.
کد خبر: ۹۵۰۹

به گزارش خیمه مگ،حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد، معاون پژوهش جامعه‌المصطفی در گفت‌وگویی با اشاره به نقش و مأموریت حوزه‌های علمیه، بر ضرورت بازخوانی رسالت این نهاد علمی و دینی در آستانه یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم تأکید کرد.

وی گفت: ما اکنون در صدسالگی بازتأسیس حوزه علمیه قم قرار داریم. در چنین شرایطی، توجه به جایگاه حوزه‌های علمیه در عرصه ملی و بین‌المللی می‌تواند مسیر حرکت تکاملی این نهاد را روشن و هموار سازد. در تحلیل نقش حوزه‌های علمیه، نخستین مسئله‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، بازتعریف مأموریت این نهاد است. این پرسش کلیدی مطرح است که اساساً حوزه‌های علمیه چه مأموریتی دارند؟

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد افزود: همان‌گونه که هر فرد یا نهادی بر اساس مأموریت خود ارزیابی می‌شود، باید مأموریت کلان حوزه‌های علمیه را نیز مورد سنجش قرار داد. در یک نگاه کلان، می‌توان گفت که مأموریت اصلی حوزه‌های علمیه گسترش سه حقیقت بنیادین در جامعه است: معنویت، عقلانیت و عدالت. جمع این سه مؤلفه در مفهوم «اقامه دین» خلاصه می‌شود و از همین رو، باید گفت که مأموریت اصلی حوزه‌های علمیه، اقامه دین در سطوح ملی و جهانی است.

معاون پژوهش جامعه‌المصطفی تأکید کرد: در سنت فکری و دینی بزرگان ما، حوزه علمیه نهادی است با مأموریتی سه‌گانه: اقامه معنویت، عقلانیت و عدالت. این سه رکن، وجوه تفکیک‌ناپذیر از مفهوم اقامه دین‌اند و حذف هر یک از آن‌ها، موجب خدشه در رسالت تاریخی و تمدنی حوزه‌های علمیه خواهد بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد ادامه داد: همان‌گونه که امام خمینی(ره) فرمودند: فقه علم اداره انسان است. فلسفه، کلام، فقه، مقدمات، تفسیر و سایر علوم موجود در حوزه‌ها، در مسیر عقلانیت و شناسایی هستی قرار می‌گیرند. در این میان، مأموریت نهایی حوزه‌ها، اقامه دین است؛ مأموریتی که خداوند متعال بر دوش امت اسلامی و به‌ویژه بر عهده حوزه‌های علمیه قرار داده است.

معاون پژوهش جامعه المصطفی ادامه داد: اقامه عدالت و برپایی نظام اسلامی، به تعبیری دیگر برپایی تمدن اسلامی یا جامعه‌ی ایده‌آل اسلامی از مأموریت‌های بنیادین حوزه‌هاست. برخلاف نهادهای دینی دیگر در جهان که چنین مأموریت‌هایی را برای خود قائل نیستند، حوزه‌های شیعی ادامه‌دهنده خط ولایت و امامت‌اند. در واقع ولایت و امامت سه عنصر اساسی یعنی عدالت، عقلانیت و معنویت را توأمان در بر می‌گیرند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد تصریح کرد: هیچ امامی را نمی‌توان یافت که نسبت به عدالت بی‌تفاوت باشد؛ هیچ امامی را نمی‌توان سراغ گرفت که معنویت را از عقلانیت و علم جدا بداند. برخلاف برخی جریان‌های مسیحی جدید که تبلیغ می‌کنند عقلانیت با دین سازگار نیست و ایمان را جدا از عقل تبیین می‌کنند.

وی افزود: بنابراین مأموریت حوزه‌های علمیه به تبعیت از امامان عبارت است از جمع میان عدالت، عقلانیت و معنویت. این مأموریت سه‌گانه در صد سال اخیر در بستری تاریخی قرار گرفته است. حوزه‌های علمیه طی این سال‌ها، کانون تولید علم و عقلانیت بوده‌اند و امروز نیز به بلوغی رسیده‌اند که توانسته‌اند نظام سیاسی ـ اجتماعی جمهوری اسلامی را تأسیس کنند. این نظام مقدمه اقامه دین و تجلی نظم فردی و اجتماعی دین در جامعه است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد در ادامه با اشاره به ماموریت های حوزه علمیه، اظهار داشت: حوزه‌های علمیه یک سیر تاریخی و تکاملی دارند. اگر این سیر همگام با مأموریت تمدن‌ساز حوزه پیش نرود و خود را در وضعیت پیشاتمدنی نگه دارد توان پاسخ‌گویی به نیازهای اقامه دین را از دست می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد با اشاره به ضرورت پاسخگویی حوزه به نیازهای تمدنی، تأکید کرد: انگیزه‌های خوبی در حوزه وجود دارد، اما اگر این انگیزه‌ها با نیازهای تمدنی تطبیق نیابد، کافی نیست. ما به‌همت حوزه‌های علمیه و رهبری دینی، توانستیم نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه را مستقر کنیم، اما این تازه گام نخست است.

وی با طرح پرسشی اساسی، افزود: آیا نظام اقتصادی ما نیز بر اساس رویکرد تمدنی اسلامی بنا شده است؟ وقتی رهبر انقلاب صراحتاً اعلام می‌کنند که بانک‌ها غلط می کنند که بنگاه‌داری کنند؟ این سؤال پیش می آید که موضع حوزه های ما با بانک های خصوصی ما چیست؟ موضع حوزه ما نسبت به اقتصاد خصولتی چیست؟ ندای عدالت بنیان حوزه های علمیه از زبان چه کسانی باید شنیده بشود؟، نشان می‌دهد هنوز فاصله زیادی تا تحقق کامل نظام اقتصادی اسلامی داریم.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد در ادامه سخنان خود تصریح کرد: ده سال از برخی سخنان و هشدارهای مقام معظم رهبری گذشته، اما هنوز می‌بینیم که بانک‌ها همچنان بنگاه‌داری می‌کنند. این موضوع نشان‌دهنده خلأهای معرفتی مدیریتی و اجرایی است. در واقع آنچه می‌تواند حوزه‌های علمیه را به تکامل برساند، حرکت در مسیر تمدن‌سازی است.

وی ادامه داد: انجماد بر مراحل گذشته و تمرکز بر موضوعات قدیمی، مانع از فهم دقیق الزامات تمدنی در حوزه عدالت، معنویت و معرفت می‌شود و در نتیجه، حوزه‌های علمیه را از پیشرفت بازمی‌دارد و آن‌ها را از ایفای نقش در رهبری اجتماعی محروم می‌کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد افزود: من نمی‌گویم مردم مطالبه‌گری داشته باشند؛ بلکه حوزه باید مطالبه‌گری تمدنی داشته باشد. تفاوت زیادی وجود دارد میان مطالبه‌گری تمدنی و آنچه به دنبال تأمین نیازهای روزمره جامعه است. مطالبه‌گری تمدنی به معنای سپردن اختیارات حوزه به ذائقه عمومی و موازنه‌های سیاسی و اجتماعی نیست. حوزه نباید صرفاً دنبال پاسخ‌گویی به مطالبات رسانه‌ای و زودگذر باشد، بلکه باید یک نظام مسائل دقیق طراحی کند؛ نظام مسائلی که با حل آن‌ها، بتواند مسیر رسیدن به تمدن اسلامی را طی کند.

وی تأکید کرد: حوزه نیازمند نقشه راهی مشخص است تا براساس آن حرکت کند و در نهایت به تأسیس نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی مستقل و مبتنی بر مبانی اصیل اسلامی برسد. این روند، نباید تحریف شود. حوزه نباید همانند برخی سبک‌های رایج در تطبیق با کنوانسیون‌های غربی، تنها به پذیرش آن‌ها بسنده کند، بلکه باید خود مؤسس نهادهای تمدنی باشد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد خاطرنشان کرد: وظیفه تمدن‌سازی که بر عهده حوزه‌های علمیه است، در این صد سال گذشته با فراز و فرودهایی همراه بوده است. اما فرصت طلایی‌ای که پس از انقلاب اسلامی برای حوزه‌ها فراهم شده، نباید با محافظه‌کاری یا منفعت‌طلبی شخصی از دست برود. همان‌گونه که مقام معظم رهبری هشدار دادند، محافظه‌کاری در مسیر تمدنی حوزه‌های علمیه ممکن است منجر به شکست این نهاد بزرگ شود. همه ما باید بدون محافظه‌کاری، اما همراه با عقلانیت و تدبیر، مسیر تمدن‌سازی را طی کنیم.

تولید معرفت بر مبنای حکمت اسلامی و فقه تمدن ساز راهکار ایجاد قدرت و احترام جهانی است

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد در ادامه تأکید کرد: معرفت غرب زده توان گفت‌وگو با مراکز علمی جهان را ندارد ، چراکه تفکر مقلدِ نمی‌تواند با مرجعیت غربی خود در عرصه بین‌الملل گفت‌وگو کند.

وی ادامه داد: حتی اگر همان ادبیات علمی غربی وارد حوزه‌های علمیه ما شود و به‌ظاهر لعاب اسلامی به خود بگیرد، اما در اصل همان داده‌ها تقلید شود، باز هم توان گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. اگر معرفتی که در حوزه‌های علمیه ما تولید می‌شود، صرفاً به یک بازتولید بومی از مفاهیم علمی غربی تبدیل شود، باز هم توان گفت‌وگو وجود ندارد.

معاون پژوهش جامعه المصطفی تصریح کرد: توان گفت‌وگو زمانی به‌وجود می‌آید که معرفت، بر اساس بنیان‌های حکمی و فلسفی اسلامی و مبانی فقه تمدن ساز تولید شود و سپس در ساحت‌های مختلف حیات اجتماعی ورود کند. وقتی از اقتصاد اسلامی یا بانکداری اسلامی سخن می‌گوییم، باید با مبنایی نو، اساسی و اصولی حرف جدیدی عرضه شود؛ آن‌گاه این سخن قابلیت مذاکره دارد و به‌طور طبیعی احترام و توجه دیگران را نیز جلب خواهد کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد در ادامه گفت: نمونه‌ای روشن از این رویکرد، نظریه‌پردازی درباره اصل ولایت فقیه است. این اصل از درون فقه اسلامی، که محور تمدن اسلامی است، استخراج شده و در نظام جمهوری اسلامی تحقق یافته است. همین اصل ولایت فقیه برکاتی ایجاد کرده که قدرت‌های جهانی را وادار به خضوع کرده است.

وی افزود: تولید علم، تولید قدرت می‌کند و قدرت، قدرت‌های جهانی را به احترام و گفت‌وگو وامی‌دارد. اگر این قدرت وجود نداشت، این یعنی تولید قدرت از مسیر تولید تفکر بر اساس مبانی اسلامی.

معاون پژوهش جامعه المصطفی تأکید کرد: این الگو باید در حوزه‌های دیگر نیز جاری شود؛ در اقتصاد اسلامی، در نظام تربیتی و فرهنگی و رسانه‌ای ما. تنها در این صورت است که تولید علم منجر به تولید قدرت می‌شود و می‌توان امکان گفت‌وگوی جهانی را فراهم کرد.

وی در بخش دیگری از سخنانش به نقش خبرگزاری‌ها در این مسیر اشاره کرد و گفت: بین المللی سازی خبرگزاری، امری ممکن و معقول است. ما از ظرفیت‌های فراوانی برخورداریم؛ از اساتید زبان‌دان گرفته تا آموزش‌های فنی و امکان تسهیل ارتباطات جهانی.

وی افزود: خبرنگاران در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی باید بتوانند پیام انقلاب اسلامی را به اقصی نقاط جهان برسانند. ما در اصل پیام مشکلی نداریم، چون پیام انقلاب اسلامی، جذاب‌ترین پیام جهانی است.

وی افزود: امروز در کشورهای غربی، حتی استادانی که از انقلاب اسلامی دفاعی نکرده‌اند اما به اصولی چون آزادی بیان نزدیک شده‌اند، از دانشگاه‌ها اخراج می‌شوند. این نشانه تأثیر پیام فطری انقلاب اسلامی است؛ پیامی که در جان‌ها نفوذ می‌کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد ادامه داد: ما در زمینه پیام، نیروی انسانی و ظرفیت‌های رسانه‌ای مزیت داریم. آنچه نیاز است، یک مدیریت منسجم برای مهار تفصیلی و شبکه‌سازی رسانه‌ای است.

وی خاطرنشان کرد: چنین رسانه‌هایی هم‌اکنون وجود دارند، اما نیازمند ساماندهی در حوزه‌های علمیه هستند. به نظر می‌رسد این ظرفیت، به‌خوبی در حوزه‌ها وجود دارد و ان‌شاءالله محقق خواهد شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد در ادامه سخنان خود، با اشاره به مراحل مختلف تبلیغ دین، اظهار داشت: مرحله تبیین، توجیه و تبلیغ دین تنها مرحله نخست است و مرحله دوم، مرحله اظهار دین است؛ یعنی ورود به عرصه جامعه‌سازی، حکومت‌سازی و تمدن‌سازی. این فرآیند در چارچوب الگوی سه‌گانه تعریف می‌شود که از جمله مأموریت‌های اصلی حوزه‌های علمیه به‌شمار می‌آید.

وی افزود: این مسئله از دو جهت قابل ارزیابی است. یک جهت، ارزیابی کارکرد اجتماعی حوزه‌ها و جهت دیگر، ارزیابی مرجعیت اجتماعی روحانیت است. اگر کسی بخواهد مرجعیت اجتماعی روحانیت را در پنجاه سال گذشته با پنجاه سال آینده مقایسه کند، باید اذعان کند که حقیقتاً پیش از انقلاب اسلامی، تمام نهادهای استعماری در تلاش بودند تا حوزه‌های علمیه را که آخرین پایگاه استعمارستیزی عالمانه و عاقلانه به‌شمار می‌رفتند، از بین ببرند. برای این منظور فیلم می‌ساختند، کتاب می‌نوشتند و از هر ابزاری استفاده می‌کردند تا حوزه‌ها را از چشم مردم بیندازند.

معاون پژوهش جامعه المصطفی با اشاره به اندیشه امام خمینی(ره) ادامه داد: تفکر امام این بود که راز بقای حوزه‌های علمیه، پرداختن به مأموریت اصلی آن‌هاست؛ یعنی عقلانیت، عدالت و معنویت. امام پرچم عدالت را بلند کرد. اما امروز دو گرایش در درون حوزه وجود دارد که به‌دنبال دور کردن حوزه‌ها از مأموریت اصلی‌شان هستند. این اقدام به موجودیت حوزه‌ها آسیب می‌زند، چراکه هر مقدار حوزه علمیه از پرچم عدالت فاصله بگیرد، ضریب نفوذ اجتماعی آن کاهش پیدا می‌کند.

وی تصریح کرد: نمی‌توان پذیرفت که در جامعه، اقتصادی به‌نام اقتصاد خصولتی داشته باشیم که منجر به ناترازی اجتماعی و شکاف طبقاتی شود و در این میان، حوزه‌های علمیه صرفاً به فعالیت‌های آموزشی بسنده کنند. آنچه ضریب اجتماعی روحانیت را افزایش می‌دهد، ورود حوزه به عرصه اقتصاد اسلامی، مطالبه‌گری، امر به معروف و نهی از منکر است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد تأکید کرد: نباید امر به معروف و نهی از منکر را به مصادیق محدود تقلیل دهیم. این فریضه باید در حوزه‌های متنوعی مانند عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی و عدالت بهداشتی محقق شود. به‌عبارت دیگر، اگر حوزه‌های علمیه نسبت به عدالت اجتماعی بی‌توجه باشند، ضریب نفوذ اجتماعی‌شان کاهش خواهد یافت. اما اگر عدالت اجتماعی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، به‌عنوان مأموریت اصلی حوزه‌ها نهادینه شود، نه‌تنها مرجعیت دینی تقویت می‌شود، بلکه بسیاری از شبهات نیز اساساً تولید نخواهد شد؛ چراکه این شبهات ناشی از غیبت حوزه‌های علمیه در صحنه اداره اجتماع‌اند.

وی در بخش پایانی سخنان خود به ضرورت بازطراحی ساختار حوزه‌های علمیه پرداخت و گفت: در جهان غرب، تحت سلطه سرمایه‌داری، دانشگاه‌ها در ذیل نظام سرمایه‌داری تعریف شده‌اند. آن‌ها علاقه‌مند هستند تمام ظرفیت دانشگاه‌های جهان را نیز به خدمت این نظام درآورند. یعنی آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها در قالب یک هرم، نخبگان را شناسایی و آن‌ها را در خدمت نظام سرمایه‌داری قرار دهند.

وی با بیان این‌که باید در بازطراحی ساختار حوزه‌های علمیه هوشیار باشیم، افزود: نباید به‌سوی الگوهایی برویم که در نهایت، توانایی تحقق مأموریت‌های حوزه را ندارند. ساختار حوزه باید به‌گونه‌ای بازطراحی شود که تأمین‌کننده عدالت بوده و بتواند ارتباط اجتماعی عمیقی برقرار کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی‌نژاد اظهار داشت: این‌که طلبه‌ای را در اتاقی به‌نام هیئت علمی بنشانیم و همه ارتباطات او با جامعه را قطع کنیم، دقیقاً همان اشکالی است که پیش‌تر به دانشگاه‌ها وارد بود. اگر قرار است تحولی در حوزه رخ دهد، باید به چند مسئله توجه شود: نخست، تولید اندیشه ناب اسلامی در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی و نه صرفاً ترجمه؛ دوم، تقویت ارتباطات معنادار اجتماعی. چرا امروز مساجد ما به نمازخانه سالمندان تبدیل شده‌اند؟ این سؤال مهمی است که باید در بازطراحی ساختار حوزه به آن پاسخ داده شود.

معاون پژوهش جامعه المصطفی در پایان تأکید کرد: هر گونه تحول در حوزه باید سه ویژگی، تولید اندیشه اصیل اسلامی، ارتباط اجتماعی مؤثر، و پیوند فعال با مسائل اجتماعی داشته باشد.