مكرّر در فصل زمستان ديده مى شد كه در پشت بام مسجد خود در حالى كه برف به شدّت مى باريد، در نيمه شب پوستين بر دوش و عمّامه بر سر داشت و مشغول تضرع و مناجات بود و در حالت ايستاده ...
ابراهيم بن موسى از القزّاز مى گويد: امام رضا عليه السّلام به عنوان استقبال از بعضى از طالبان خارج شد (در حالى كه من با عده اى از ياران با آن حضرت همراه بوديم). وقت نماز فرا رسيد ...
ابن عبّاس گويد: من و سلمان در زير درختى نشسته بوديم . سلمان شاخه درختى را كه برگ هايش خشك شده بود، جنباند و در نتيجه آن ...
مرد نابينايى به محضر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شرف ياب شد و عرض كرد: يا رسول اللّه، چشمانم ديد ندارد و چه بسا پيش آمده ...
ابوبصير يار با وفاى حضرت امام جعفر صادق (ع) مى گويد: در زمان شهادت حضرت صادق (ع) در مدينه منوّره حضور نداشتم. پس از مراجعت از سفر، به عنوان تغزيت و تسليت ...
حضرت عبدالعظيم حسنى از امام يازدهم حضرت حسن عسكرى عليه السّلام روايت كرده است كه حضرت فرمود: موسى بن عمران با خداوند سخن گفت و عرض كرد: بار خدايا، جزاى كسى كه نمازش را در اول وقت مى خواند چيست ؟ خداوند فرمود: .
چند روز پيش شاگردان مدرسه ما را امتحان مى كردند، من هم براى امتحان رفتم. مدتى نشستم تا نوبت به من رسيد. بسيار طول كشيد تا اينكه وقت دير شد، ديدم اگر بنشينم نماز فوت مى شود. از جا حركت كردم كه ..
حاتم اصمّ از عابدان وارسته و مخلص بود. يكى از مسلمين بنام عصام بن يوسف نزد او آمد و از روى اعتراض به او گفت : تو چگونه نماز مى خوانى؟ حاتم گفت : هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسد، برمى خيزم وضوى ظاهرى و وضوى باطنى مى گيرم . عصام گفت: وضوى باطنى چگونه است؟ ...
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند به حضرت موسى ابن عمران عليه السّلام وحى كرد: اى موسى ، آيا مى دانى كه چرا تو را براى همكلامى خود برگزيدم و تو ملقب به كليم اللّه شدى؟ موسى عليه السّلام ...
هنگام ظهر بود كه در يكى از خيابان هاى شهر لندن به پيرمردى برخوردم كه جلوى در خانه خود ايستاده بود و براى نماز ظهر اذان مى گفت. من آنجا ايستادم تا ...
يكى از علماى بزرگ آن عصر بنام جعفر خالدى مى گويد: سعيد بن محمّد بن جنيد را در عالم خواب ديدم، به او گفتم: خداوند با تو چگونه رفتار كرد؟ پاسخ داد: همه اين اشارات و ...
در ايام زمستان براى سركشى به املاك آقا به نيشابور رفته بودم. در مراجعه به مشهد، در راه بين شريف آباد و مشهد برفگير شديم و در قهوه خانه حوض حاج مهدى مانديم. غير از ما ...
امام صادق عليه السّلام رو به قبله راست ايستادند و دستهاى خود را آزاد گذاردند و انگشت هاى دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابين دو قدم آن حضرت ...
گفتنى ها و حكايات در رابطه با آیت الله سید حسن مدرس بسيار است؛ از جمله اينكه در پشت صفحه اوّل قرآنى كه از او به يادگار مانده و در نزد نوه اش نگهدارى مى شود، به خطّ خود خطاب به دخترش چنين نوشته است: اى فاطمه بيگم ، تو را به سه مطلب توصيه مى كنم: ....
يكى از پزشكان قم چنين نقل مى كند: هنگامى كه امام خمينى - قدّس سرّه - دچار ناراحتى قلبى شدند، خود را به بالين ايشان رسانده فشار خونشان را گرفتم. فشار ايشان عدد ۵ را نشان مى داد كه از نظر طبى بسيار خطرناك بود
بچّه ها داشتند منطقه را پاكسازى مى كردند. صبح عمليّات (قدس پنج) بود. نماز نخوانده بودم . رفتم و وضو گرفتم . ايستادم به نماز، كنار پاسگاه اليچ . هنوز ركعت اوّل را تمام نكرده بودم كه دو نفر عراقى ...
عصر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود. بانوى مسلمانى همواره روزه مى گرفت و به نماز اهميت بسيار مى داد؛ حتى شب را با عبادت و مناجات بسر مى برد ولى ...
امام صادق عليه السّلام فرمود: شخص نيكوكارى از دنيا رفت و او را به خاك سپردند. در عالم قبر (مأموران الهى) او را نشاندند. يكى از مأموران به او گفت: ما مى خواهيم صد تازيانه از عذاب الهى را به تو بزنيم. مرد نيكوكار گفت:
امام صادق عليه السّلام فرمود: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله طبق معمول براى اداء نماز صبح با جماعت وارد مسجد شد. پس از نماز، به پشت سر نگاه كرد و ديد
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مردى خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شرف ياب شد، عرض كرد: مرا به عمل نيكى سفارش فرما. حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ...