۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۲
با دکتر فرشته روح‌افزا دربارهٔ شخصیت حضرت زینب(س) به گفتگو نشستیم

سلطانِ مدیریت بحران

سلطانِ مدیریت بحران
نام حضرت زینب(س) با تاریخ کربلا و وقایع پس از آن گره خورده است. از همراهی با برادر در شب عاشورا گرفته تا روز واقعه و همکاری با دلاوران میدان مبارزه. اما بیشترین روایتی که از زینب کبری(س) نقل شده است، از عصر عاشورا و ماجرای قتلگاه است. ماجرایی که خود به اندازهٔ یک مثنوی حرف برای گفتن و کلمه برای نوشتن دارد. خطابه‌های کوبندهٔ او، دفاع از حرم امام حسین(ع)، همدلی با امام زمان خود و مدیریت بحرانی که نه‌تنها خاندان وحی که کل امت اسلام را دربرگرفته بود ... ریحانه محمدی
کد خبر: ۱۸۹۲

 بخشی از خدماتی است که بانوی قهرمان آل‌الله در تاریخ به ثبت رسانده است. گرچه مهم‌ترین بخش زندگی زینب(س) از همان واقعهٔ عاشورا و ادامهٔ نهضت حسین(ع) است اما نمی‌توان از زمینه‌های تربیتی، فرهنگی و سیاسی که موجب شد عقیلهٔ بنی‌هاشم به چنین مرتبه‌ای از تعالی دست یابد، چشم‌پوشی کرد. تحلیل زیست فاطمه‌وار زینب(س) ما را به خانهٔ علی و فاطمه(س) و شیوهٔ تربیتی مادر و پدری رهنمون می‌شود که بنای تحولات تاریخ اسلام مدیون آن‌هاست. زینب کبری(س) در دوران طفولیت زیستن با شخص اول جهان اسلام حضرت ختمی‌مرتبت(ص) و آل‌کسا(ع) را تجربه کرد و در دامان مادر، مبارزهٔ سیاسی، خطبه‌خوانی و ایستادگی را آموخت. از علی(ع) عدالت‌خواهی، بلاغت و تعلیم امت را فراگرفت. این چندگانه‌های علوی و فاطمی از او بانویی ساخت که در عصر عاشورا عَلم قیام را برداشت و راهِ برادر را ادامه داد. مرور و تحلیل ماجرای کربلا و رشادت‌های زینب(س) همراه بازخوانی بسترهای تربیتی شخصیت آن حضرت، موضوعی بود که با دکتر فرشته روح‌افزا با هدف ارائهٔ راهکار برای تربیت دختران به گفتگو نشستیم. دکتر روح‌افزا، مدیر طرح و برنامه و تدوین و سیاستگزاری شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده است. او دکترای الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان دارد و علاوه‌بر تدریس در حوزهٔ تخصص خود، به مطالعه و پژوهش پیرامون مسائل زن مسلمان در دنیای امروز نیز می‌پردازد.

 

بیشترین نقشی که برای زینب کبری(س) بیان شده است حضور در وقایع عاشورا و پس از آن است. چه پرده‌های پنهانی از زندگی حضرت وجود دارد که از آن غفلت کرده‌ایم؟

یکی از دلایلی که دربارهٔ حضرت زینب(س) پس از واقعهٔ عاشورا بیشتر سخن گفته می‌شود این است که بعد از واقعهٔ کربلا روایات بیشتری دربارهٔ نقش حضرت بیان شده است درحالی‌که آن حضرت از همان کودکی شخصیت شناخته‌ای‌شده داشته‌اند و به‌همین‌دلیل در ماجرای محرم سال 61 هجری توانستند از آن آزمون بزرگ سربلند بیرون بیایند. به‌عبارت‌دیگر اینگونه نبوده که زینب کبری(س) تحت تأثیر عاشورا متحول شده باشند. بنابراین برای شناخت بیشتر آن حضرت باید همهٔ ابعاد شخصیتی دخت علی(ع) در تمام دوران زندگی مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه ما تنها یک پرده از زندگی آن حضرت را بیان کنیم اجحاف در حق ایشان است. اجازه بدهید من گذری به دوران کودکی زینب(س) داشته باشم. زمانی‌که حضرت زهرا(س) در بستر بیماری بودند، دختر 5سالهٔ خود را فراخوانده و مهم‌ترین وصیت‌های خود را دربارهٔ امام حسین(ع) به او می‌گویند. درحالی‌که حضرت زینب از برادر خود کوچک‌تر بودند. کمی قبل از زمان شهادت حضرت فاطمه(س) با استناد به روایت‌های متقن تاریخی حضرت زینب راوی خطبهٔ فدکیه بوده‌اند. ابن‌عباس با افتخار آن را نقل می‌کند که عقیلهٔ ما خطبهٔ فدک را نقل کرده است. پس از شهادت مادر، حضرت زینب ستون خانهٔ علی(ع) می‌شود. امیرالمؤمنین(ع) احترام ویژه‌ای برای دختر خود قائل است و سفارش‌های ویژه‌ای به پسران خود می‌کند که شأن زینب کبری حفظ شود زیرا او شخصیتی والا دارد. این دختری که در دامان فاطمه و علی تربیت شده یک الگو برای مردان و زنان عالم است. گام بعدی حضرت در دوران زندگی در مدینه و سپس کوفه، تعلیم جامعهٔ بانوان و تفسیر قرآن است. این یک اقدام آموزشی مهم در مسیر تربیت جامعه است.

مدل شخصیتی حضرت زینب، مقاومت در برابر مشکلات، مدیریت بحران و همه برای ما الگوی زیست سالم است. به فرمودهٔ مقام معظم رهبری «الگوی زینب(س) برای همیشه مقابل چشمان ما زنده و مجسم می‌ماند زیرا احیاگر نهضت عاشورا است.» احیاگری نهضت حسینی آخرین کاری است که عقیلهٔ بنی‌هاشم انجام داده است، کاری که اگر انجام نمی‌شد، نهضت عاشورا عقیم می‌ماند و زمین می‌خورد. قدرت روحی و کمک فکری زینب کبری علاوه‌بر کاروان اسرای کربلا، همراه امام سجاد نیز هست. نقش مهمی که تنها از زنی چون زینب کبری برمی‌آمد، زیرا او دارای درایت و توان علمی و همچنین قدرت روحی و فکری سترگی بود تا بتواند در زمان بحران، شرایط را مدیریت کند. نقش‌آفرینی حضرت زینب در کنار همهٔ امامان معصومِ هم‌دوره با آن حضرت قابل‌توجه است و نشان‌دهندهٔ این موضوع است که ایشان وظیفهٔ مدیریت بحران را عهده‌دار بوده‌اند. تأثیرگذاری این شخصیت ارزنده از زمان امامت علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) تا واقعهٔ عاشورا خوش درخشیده است. زمانی‌که مولای متقیان در بستر شهادت می‌افتند، به شرایط روحی دختر خود توجه ویژه دارند، زیرا دخت علی با پدر بسیارمهربان است همانگونه که فاطمه(س) بودند. زینب(س) ام‌ابیهای علی(ع) است.

دورهٔ دیگری که در زندگی زینب(س) مهم است، زمانی است که امام حسن(ع) مسموم شده و در آستانهٔ شهادت هستند، سراغ زینب کبری(س) را می‌گیرند. زینب باید کنار امام زمان خود باشد. این نقش در زمان واقعهٔ عاشورا به دلیل شرایط موجود پررنگ‌تر می‌شود. عالمهٔ آل‌محمد برای حضور در کربلا و وقایع پس از آن از زمان ازدواج آینده‌نگری می‌کنند؛ شرط ازدواج با عبدالله‌بن‌جعفر، همراهی با حسین(ع) در همهٔ زندگی و مسافرت‌های برادر است. این شرط باعث می‌شود تا آن حضرت با فراغ بال در کربلا حضور یابد و وصیت فاطمه(س) را به‌جا آورد. همراهی و همدلی زینب(س) با امیرالمؤمنین، حسنین، زین‌العابدین و حتی امام باقر(ع) که در آن دوران کودک بودند، نشان‌دهندهٔ نقش مؤثر و جایگاه والای عقیلهٔ بنی‌هاشم در مسیر امامت است. ائمهٔ معصومی که با حضرت زینب هم‌دوره بوده‌اند، بسیار به ایشان ابراز علاقه داشته و جایگاه ویژه‌ای برای ایشان در نظر گرفته‌اند. این نشان می‌دهد که حضرت زینب به آن کمال انسانی که یک معصوم باید برسد، رسیده است.

 

سلطانِ مدیریت بحران

ما توانسته‌ایم به شناخت کافی در مورد زینب کبری دست پیدا کنیم؟

نه متأسفانه! اینکه در تقویم رسمی تنها روز پرستار را به نام بانوی قهرمان کربلا نامگذاری کرده‌اند، احجاف در حق زینب(س) است. پرستاری از امام سجاد(ع) یکی از کوچک‌ترین نقش‌های آن حضرت است. زینب کبری درحالی از امام خود پرستاری می‌کنند که برای دفاع از جان زین‌العابدین(ع) مقابل دشمن می‌ایستند و وارد جنگ تن‌به‌تن می‌شوند. این مقاومت آن هم در زمانی که زنان همراه در اضطراب، غم، تشنگی و میان جنازهٔ عزیزان خود قرار دارند نشانهٔ شجاعت و مدیریت دخت علی است. او پناه همه می‌شود. به نظر من روزهای زیادی در تقویم باید به نام زینب کبری مزین شود. خطابه‌های حضرت زینب الگویی برای اندیشمندان و سخنوران است. حضرت با خطابه‌های آتشین خود، یزید را در میدان مناظره و گفتمان سیاسی شکست داد. او نه‌تنها در برابر کسی که خود را پادشاه و پیروز میدان جنگ می‌دید، اظهار عجز نکرد، بلکه او را با جمله «یابن الطلقاء» تحقیر کرده و سپس به مقابلهٔ سیاسی پرداخت. زینب کبری در میدان مبارزهٔ سیاسی به اصل مهم تربیتی نقش مادر در آیندهٔ فرزندان اشاره می‌کند. به نظر من محتوای خطبهٔ حضرت در کاخ یزید، سیاسی و تربیتی است؛ از این منظر نیز حضرت الگوست. نمونهٔ دیگری که سخنوری زینب کبری را به جهانیان گوشزد می‌کند، خطبه‌ای است که میان مردم کوفه درحالی قرائت می‌کند که کوفیان تلاش می‌کنند شأن اهل‌بیت را زیر سئوال ببرند، هلهله می‌کنند و از طرفی شرایط کاروان اسرا نیز سخت است. اما زینب کبری با اقتدار، خطبه‌خوانی می‌کند، طوری‌که مردم کوفه نادم می‌شوند. بعد از سخنان زینب(س)، ورق برمی‌گردد و هلهلهٔ کوفیان به سکوت می‌انجامد. ما از حمایتگری عاطفی و معنوی حضرت زینب در مورد اعضای خانواده نیز غافل بوده‌ایم. اگر بخواهیم روزی در تقویم به این مسئله اختصاص یابد، مطالعهٔ زندگی حضرت می‌تواند به ما کمک بسیاری کند.  

 

شخصیت معنوی حضرت زینب(س) چه تأثیری در موضع‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی داشت؟

ما نباید از شخصیت معنوی حضرت زینب غفلت کنیم. شخصیتی که با تربیت فاطمی و علوی شکل گرفته است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: نمازشب حضرت زینب حتی در شب یازدهم محرم قطع نشد و گاهی در مدت اسارت از شدت ضعف، نمازشب را نشسته می‌خواند. این روحیهٔ معنوی که برخاسته از بستر تربیت الهی است موجب شد تا شأن خاندان وحی در حین سفر حفظ شود و حضرت زینب(س) اجازه ندارند که توسط مردم به کودکان صدقه‌ای خورانده شود. در مقابل رفتارهای عوامانه با اسرای کربلا برای آن‌ها از عبارت آل‌الله استفاده کردند تا جایگاه خاندان علی(ع) به مردم معرفی شود. آن حضرت با قدرت، مقابل توهین‌های عوامانه ایستادند. زینب کبری شخصیتی توحیدی دارد که علاوه‌بر عبادت‌های ظاهری، خدا را به‌خوبی می‌شناسد. مقام او از تمام زنانی که در قرآن نام برده شده‌اند، بالاتر است.

 

به چه دلیل؟

مثال می‌زنم و مقایسه می‌کنم. زمانی‌که قرار بر ذبح اسماعیل در راه خدا شد و چاقو گلوی اسماعیل را کبود کرد،‌ هاجر از دیدن آن کبودی بیمار شد و از دنیا رفت. اما زینب(س) شاهد آن مصائب عظیم بود و قسم خورد که جز زیبایی ندیده است: «والله مارأیت الا جمیلا.» مادر مریم(س) نتوانست دوری او را تحمل کند و از رنج آن دوری از دنیا رفت. اما زینب(س) فرزند خود را در میدان جنگ فدای راه خدا می‌کند و پس از آن نیز می‌ایستد و خطابه می‌خواند. سر بریدهٔ برادر را بالای نیزه مشاهده می‌کند و در مناظرهٔ سیاسی و فرهنگی مقابل حاکم وقت قد عَلم می‌کند. من براین باورم که این سطح از موفقیت حضرت زینب(س) برگرفته از همان عبودیت والای ایشان است. چگونه می‌شود زنی بدن پاره‌پارهٔ خانواده‌اش را زیر سم اسبان دشمن ببیند و بعد چنان خطبه بخواند که جامعه‌ای را به بهت فرو ببرد؟ اینکه زنی برای بدن‌های پاره‌پارهٔ خانوادهٔ خود عبارت زیبایی به‌کار ببرد، جز نشانهٔ دست‌یافتن به درجات بالای معنوی نیست زیرا از منظر زینب کبری(س) آن‌ها در راه خدا و برای خدا رفته‌اند.

یکی از ویژگی‌های برتر حضرت زینب نسبت به زنان قرآنی، مدیریت بحران و نقش آرامش‌دهندهٔ آن حضرت است. درحالی‌که معمولاً زنان در مصائب، واکنش‌های سریعی نشان می‌دهند اما زینب صبور است زیرا به‌معنای واقعی کلمه عابد و موحد است. ما اگر امروز بخواهیم برای زن، الگویی معرفی کنیم که آینده‌نگری، مدیریت بحران، موقعیت‌شناسی و هوشیاری را در رفتار فردی و اجتماعی او شاهد باشیم، حضرت زینب بهترین نمونه است. اینکه زنی در مشکلات مادی، خانوادگی و بحران اجتماعی با هوشیاری برخورد کند و تحت تأثیر احساسات، عمل نسنجیده‌ای از او سرنزند، خیلی‌مهم است و درعین‌حال حامی عاطفی خانواده باشد. مطالعهٔ زندگی حضرت زینب، نحوهٔ برخورد سنجیده با مشکلات را به ما می‌آموزد. چه کسی بهتر از زینب کبری می‌تواند الگوی زنان ما باشد؟

حضرت در کنار همهٔ مسائل و مصائبی که بر او خانواده‌اش تحمیل شد، از آیندهٔ جهان اسلام غفلت نورزید. من در زندگی زینب کبری(س) آینده‌نگری هوشمندانه‌ای دیدم که بی‌نظیر است. نقش‌آفرینی حضرت زینب چه در خانواده و چه اجتماع نمونه و بی‌نظیر است. در هر دو جبهه آنچه در رفتار زینب کبری دیده می‌شود، توجه به خداوند و آیندهٔ جهان اسلام است. مثلاً در قتلگاه با خداوند و جد خود حضرت محمد صحبت می‌کنند نه شمر. به کسی التماس نمی‌کند، بلکه به خدا و رسول‌الله استغاثه می‌کند تا آنچه در تاریخ ثبت می‌شود، آزادگی، بزرگ‌منشی آل‌الله، تذکر به امت محمد(ص)، بیان مقام حسین(ع) و مظلوم‌واقع‌شدن آن حضرت باشد. شیوهٔ سخن‌گفتن زینب کبری به‌گونه‌ای است که ابتدا صلابت و بلاغت علوی را به‌یاد می‌آورد و بعد احساسات مخاطب را چنان نشانه می‌رود که انسان شقی مانند عمر سعد را به گریه وا می‌دارد. آیا جز برخورد هوشمندانه می‌توان نام دیگری بر رفتار عالمانهٔ حضرت نهاد؟

استناد به قرآن و استدلال‌های قرآنی عقیلهٔ بنی‌هاشم بخش دیگری از درایت آن حضرت است که موجب شکست دشمن در میدان گفتگو می‌شود. بااین‌حال، حضرت طوری رفتار می‌کنند که دشمنانِ نادم بدانند ماجرا تمام نشده است و با گریه و ابراز ندامت، چیزی حل نمی‌شود. آن حضرت در گام بعدی دست به افشاگری می‌زنند و اجازه نمی‌دهند ماجرای عاشورا و قیام حسینی پایان یابد. این رویه‌ای است که امام سجاد نیز دنبال می‌کنند. افشاگری‌های حضرت زینب و امام سجاد در سخت‌ترین شرایط ممکن صورت می‌گیرد. آن‌ها سختی را به جان می‌خرند اما از بیان حقیقت کوتاه نمی‌آیند. در بیان حقایق به قرآن تمسک می‌کنند، در برخورد با مردم عادی که شنوندهٔ حرف حکومت بوده‌اند به استدلال قرآنی می‌آوردند و زمینهٔ آگاهی مردم را فراهم می‌کنند. بنابراین با چاشنی صبر و عِلم به میدان آگاه‌سازی جامعه می‌آیند و با کمک سلاح صبر و مدیریت بحران پیروز میدان می‌شوند. پیروزی حضرت زینب و امام سجاد در این عرصه تا قیامت باقی خواهد ماند.  نقش دیگری که حضرت زینب در ماجرای عاشورا عهده‌دار هستند، روایت‌گری کربلاست. ثبت وقایع عاشورا مسئلهٔ بسیارمهمی بود. اینکه عباس(ع) نزد خواهر می‌آید تا ماجرای امان‌نامه را به او بگوید یک جنبهٔ عاطفی و رابطهٔ خواهربرادری دارد و یک جنبهٔ نقل روایت در تاریخ. هر دو وجه ماجرا مهم است. اینکه حضرت زینب به‌عنوان شاهد عینی ماجرای کربلا و حضور در کاروان اسرا، ضمن روشنگری و افشاگری خطای حاکمیت به روایت آن برای آیندگان می‌پردازد، از همان آینده‌نگری هوشمندانه و درایت زینبی حکایت می‌کند.  حضرت زینب در آن صحنه و بعد از برگشت روایتگری آنچه در عاشورا اتفاق افتاد را برعهده گرفتند و پیام شهیدان کربلا را به دنیا ‌رساندند. زینب با پایه‌گذاری سنت عزاداری بر مصائب کربلا و شهادت امام حسین(ع) گام مهمی در افشای ظلم برمی‌دارند و راه مبارزه با ستم را برای آیندگان هموار می‌سازند. زینب کبری خود این راه را از مکتب فاطمی آموخت و مربی نسل‌های بعد شد.

 

 

 

به نقش مادری حضرت زهرا(س) اشاره کردید که یکی از برگ برنده‌های حضرت زینب در پیشبرد اهداف است. نقش مادر در رشد اجتماعی دختران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برای روشن‌شدن این مسئله باید نسبت به ویژگی‌های حضرت زینب در طهارت، تقوا و اهمیت به ارزش‌های اصیل در طول زندگی علم و معرفت داشته باشیم. حضرت جزء زنانی است که کار سیاسی کردند. درحالی‌که تعداد زنانی که فعالیت سیاسی کرده‌اند، زیاد نیستند. آسیه(س) یکی از معدود زنانی است که به دلیل فعالیت سیاسی به‌عنوان نمونه در قرآن از او یاد شده است.

حضرت زینب علاوه‌بر نقش‌آفرینی در عرصهٔ سیاسی و تبلیغی، در امدادرسانی به افراد در روز عاشورا نقش زیادی داشتند. قبل از آن هم وقتی حضرت علی(ع) به فقرا کمک می‌کردند، همراه پدر به کمک نیازمندان می‌رفتند. زینب(س) در جامعه قبل از آنکه مدیر، سخنران و مبارز سیاسی باشد، یک معلم است. او همهٔ این مهارت‌ها را از مادر آموخته است. شیوهٔ تربیتی حضرت زهرا از زینب کبری زنی می‌سازد که از مواضع خود در هیچ شرایطی کوتاه نمی‌آید و به‌فرمودهٔ رهبر انقلاب بخش بزرگی از موفقیت‌های قیام حسینی و ماندگاری آن، مرهون حضرت زینب است.

نکتهٔ مهم در مسئلهٔ تربیت زینب(س) این است که زهرای مرضیه(س) دختر خود را از همان کودکی آموزش می‌دهد. ام‌ابیها زمان را برای تربیت فرزند از دست نمی‌دهد. او دخترش را برای آینده، تربیت می‌کند. پرسش من این است؛ امروز مادرها چند ساعت برای تربیت فرزند خود وقت می‌گذارند؟ آیا درست است که تمام تربیت کودک خود را به دیگری بسپاریم؟ اگر می‌خواهیم شخصیت‌سازی را از فاطمه بیاموزیم و دختری چون زینب تربیت کنیم، باید مادر، خود عهده‌دار تربیت فرزند شود. ما متوجه نیستیم با سپردن کودک به مهد با آیندهٔ فرزند خود چه می‌کنیم؟ 

دختری که فاطمهٔ زهرا(س) تربیت می‌کند، معلم و مربی جامعه می‌شود، سخنران و خطیب و مبارز سیاسی می‌شود. پرچم کربلا را به دست می‌گیرد و تاریخ را از جهل نجات می‌دهد. این دختری است که با ارزش‌های فاطمی تربیت شده است. او در همان 5 سال و زمان کوتاه، چنین تربیتی از مادر خود دریافت می‌کند. بنابراین مادران ما نباید فرصت تربیت را از دست بدهند.  

مسئلهٔ دیگری که در زندگی دختران مهم است، ازدواج است. مهم است که دختر ما با چه کسی ازدواج می‌کند. کسی که همراه زندگی دختر می‌شود نباید مانع خدمت او به دین و جامعه باشد. همانطور که همسر زینب(س) در هیچ جایی از زندگی اجتماعی و سیاسی آن حضرت منعی ایجاد نکرد. چه در زمان تعلیم زنان مدینه و کوفه و چه در زمان کربلا و تبلیغ عاشورا.

 

نقش پدر نیز همین اندازه اهمیت دارد؟

بله. نقش پدر در تربیت دختر بسیارمهم است. شما به نقش پدری حضرت علی نگاه کنید. زینب کبری محصول تربیت در خانهٔ فاطمه و علی است. تأثیرپذیری حضرت زینب از پدر به اندازه‌ای است که وقتی در کوفه مردم را به سکوت فرا می‌خواند و آن همهمه و بلوای کوفیان را ساکت می‌کند، راوی اعتراف می‌کند، همه فکر کردند علی(ع) سخن می‌گوید. یعنی همان صلابت، اقتدار، بلاغت و شجاعت پدر در رفتار دختر دیده می‌شود. به‌گونه‌ای که سال‌ها بعد از شهادت مولای متقیان مردم را به سکوت وا می‌دارد. این نتیجه تربیت علوی است. سخنوری علی‌وار، بخشی از تأثیر تربیت زینب کبری در دامان علی(ع) است. بخش دیگر، شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم است. زینب(س) این ویژگی را در رفتار سیاسی پدر و مقابله با ظلم و باطل دیده و آموخته است. حضرت زینب مانند امام علی(ع) هوشمندانه با مخاطب خود برخورد می‌کند. آن حضرت در برخورد با دشمن از اصول روان‌شناسی به‌خوبی بهره می‌برد، گرچه آن زمان علمی به اسم روانشناسی نبوده است اما در تحلیل رفتار آن حضرت شاهد رعایت اصول آن با مخاطب هستیم. روشی که موجب موفقیت بانوی قهرمان ما در معرفی امام حسین به جهانیان شد. زینب(س) با تحت تأثیر قرار دادن عواطف مردم و شیوهٔ صحیح سخن‌گفتن نه‌تنها مردم زمان خود که مردم جهان را تاکنون مرهون روشنگری خود کرده است همچنان که علی(ع) رفتار می‌کردند.

 

بعد ازحضور حضرت زینب در عرصهٔ سیاسی زمان خود، وضعیت زن شیعه در فضای جامعه به چه شکلی رقم خورد؟

نکتهٔ آموزنده از زندگی حضرت زینب این است که ایشان به کسی التماس نمی‌کند. حتی در زمان ازدواج برای همراه‌شدن با برادر شرط می‌گذارد، گرچه در زندگی زناشویی تابع همسر است. در سیرهٔ زینب(س) خواهش و التماس وجود ندارد. آن حضرت شرایط را طوری می‌چیند تا موقعی که لازم است بتواند رسالت خود را انجام بدهد بدون آنکه به کسی خواهش کند. همهٔ وجود زینب، درایت است. این روش حضرت زینب برای زنان مسلمان یک درس است. علاوه‌بر روشی که حضرت انتخاب کردند، باید زن مسلمان ببیند چه ارزشی برای حضرت زینب اولویت دارد. در مجلس یزید اولین خواستهٔ زینب(س) دوری از دید نامحرم است. حجاب و عفاف برای ایشان یک اصل است چون برای زن ارزش قائل می‌شود. حضرت زینب الگوی حجاب و عفت است. درحالی‌که در غرب به زن چنین نگاهی وجود ندارد. جنبش‌های فمینیستی ارزش زن را در حد نمایش بدن تنزل داده‌اند درحالی‌که برای مرد چنین حقارتی را در نظر نمی‌گیرند. مسئلهٔ دوم که در برنامه‌های زینبی دیده شده و بر شخصیت زن و مرد مسلمان تأثیر گذاشته است حفظ ارزش‌های عاشورا و برپایی عزای حسینی توسط زینب(س) به عنوان یک اصل و برنامهٔ بلندمدت است. این مهم باعث شد تا در طول تاریخ آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی حتی در کشورهای غیرمسلمان مانند هند گره به نام حسین(ع) بخورد. این نتیجهٔ جهاد تبیینی است که حضرت زینب و امام سجاد بعد از عاشورا پیگیری کردند.

 

رهبر انقلاب در سخنانی زینب کبری را الگوی زن و مرد می‌داند، چرا چنین نگاهی به یک زن در اندیشهٔ اسلامی وجود دارد؟

این از تفاوت نگاه اسلام و غرب به زن برمی‌خیزد. قبل از آنکه مقام معظم رهبری زینب(س) را الگوی همه بدانند یا آیت‌الله جوادی‌آملی حضرت زهرا(س) را الگویی برای همگان برشمارند، قرآن به این مسئله اشاره می‌کند که انسان تراز، زن و مرد ندارد. شخصی مانند مریم(س) بارها در قرآن‌کریم به‌عنوان انسان مؤمن موحد و مؤثر در جامعه به همه معرفی می‌شود؛ همچنین آسیه به‌عنوان یک مبارز سیاسی معرفی می‌شود. این دو نفر مثالی برای کل مؤمنین هستند؛ فارغ از جنسیت. همچنان‌که زن لوط و نوح نیز مثال قرآنی برای زنان و مردان کافر هستند. بنابراین در فرهنگ قرآنی و اسلامی تفاوتی میان زن و مرد برای معرفی الگو وجود ندارد. از همین رو رهبری معظم، عقیلهٔ بنی‌هاشم را الگوی زن و مرد مسلمان معرفی می‌کنند و اگر غیر از این بیندیشیم جفا در حق خود کرده‌ایم زیرا نقش تربیتی زنان بسیارمهم است، چه در محیط خانه و چه در اجتماع. این نقش را حضرت زینب به‌خوبی ایفا و جامعهٔ مسلمان را برای حرکت‌های بزرگ آماده کرده است. آنچه امروز در مسیر اربعین رخ می‌دهد، نمایش انسانیت است. بزرگ‌منشی میزبانان عزاداران حسین است. زیرا برپایی عزای حسینی برای ما یک ارزش است که میراث زینب(س) است. آن را مقایسه کنید با راهی که غرب در تربیت زن پیش گرفته است. نتیجهٔ تربیتی آن را می‌توان در حراجی‌ها شاهد بود که چگونه با یکدیگر برخورد می‌کنند.

 

سلطانِ مدیریت بحران

 

شما از الگوبودن زینب(س) گفتید. آیا دختران نسل حاضر این نقش را برای حضرت می‌پذیرد؟

ما تاکنون در حق خود و جوامع بشری جفا کرده‌ایم. ببینید آن‌ها برای الگوسازی از زنان خود چه می‌کنند. ما چه کرده‌ایم؟ درحالی‌که الگوهایی که آنان معرفی می‌کنند در اندازه و جایگاه مقایسه با حضرت زینب نیستند. غرب برای تبیین ارزش‌های حیوانی مانند رواج همجنسگرایی از سلبریتی‌های خود استفاده می‌کند و آن‌ها را الگوی جوانان ما می‌سازد طوری که دغدغه دختر ما می‌شود نوع آرایش، برند لباس، عکس و فیلم و روابط آن‌ها. آن‌ها برای دغدغه‌شدنِ این مسائل دم‌دستی هزینه می‌کنند، وقت می‌گذارند، اما ما چه کرده‌ایم؟ متأسفانه در معرفی زینب کبری کم‌کاری کرده‌ایم. من مطمئن هستم اگر شخصیت زینب کبری(س) را آنگونه که شایسته است به زنان و دختران جامعه معرفی کنیم دنبال الگوهای غلط غربی نمی‌روند و به دنبال جایگزین ارزش‌های دینی نمی‌گردند. دختران ما از شجاعت، سیاست‌مداری، صلابت، تقوا، معنویت و شخصیت همه‌جانبهٔ زینب چیز زیادی نمی‌دانند؛ اگر می‌دانستند گمشدهٔ خود را در غرب نمی‌جستند و به‌دنبال جاذبه‌های آن‌ها نمی‌رفتند.

درحالی‌که در سیرهٔ زینب(س) عفاف و حجاب مطرح است، در دنیایی که غرب برای زنان ساخته، بی‌عفتی یک مسئلهٔ رایج و بی‌حجابی ارزش است. زمانی‌که در مجلس یزید، حضرت زینب به خطبه‌خوانی می‌پردازد و یزید به شکست در مجلس مناظره اعتراف می‌کند، یزید از زینب(س) می‌خواهد که خواسته‌اش را بگوید. خواستهٔ زینب(س) نه غذاست و نه مکانی برای استراحت و آسودگی، بلکه حضرت به یزید می‌گوید: اجازه ندهید نامحرم ما را ببیند. این مسئله برای حضرت بسیارارزشمند است که در معرض دید نامحرم قرار نگیرد. عفاف و حجاب ارزش زینبی است. لازم است برای تبیین این ارزش مهم در جامعهٔ دختران و زنان تلاش جدی صورت بگیرد.  

خواندنی ها
مطالب بیشتر
توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

در گفتگو با بانو مجتهده زهره صفاتی و دکتر مریم معین‌الاسلام عنوان شد

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم

چند روایت خواندنی از زنان تازه‌مسلمانی که به حضرت‌ زهرا(س) و حجاب فاطمی‌ ارادت دارند

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم