به گزارش خیمه مگ،یکی از این مواقف که اتفاقا از جمله مهم ترین و تأثیرگزارترین حوزه ها در حیات معنوی و مادی بشر هم هست موقف سلامت و بهداشت جسمی و نیز روانی انسان است.
در دین اسلام توجه و اهتمام زیادی نسبت به این موضوع رواداشته شده است و به ویژه در بیان حضرات معصومین علیهم السلام مراتب مختلفی از بهداشت جسم و جان مورد تأکید و تنقیح قرارگرفته است.
بیان معروف حضرت علی(ع) که علم را دو دسته دانسته و علم الابدان و علم الادیان را لازمه رسیدن به معرفت و فلاح ذکر نمودند گویای همین امر مهم و حیاتی است.
پيامبر اسلام (صلی الله علیه واله) مي فرمايند:
«تنظفوا بکل ما استطعتم فان الله تعالي بني الاسلام علي النظافه و لن يدخل الجنه الا کل نظيف؛»
به هر مقدار که مي توانيد نظافت را رعايت کنيد؛ زيرا خداوند متعال، اسلام را برپايه نظافت بنا نهاده و هرگز کسي وارد بهشت نمي گردد؛ مگر آنکه پاکيزه باشد. در این عبارت ناب می توان میزان بالای اهمیت نظافت را در دین اسلام مشاهده کرد که تعبیر دیگری از آن جمله معروف است که می فرماید النظافه من الایمان.
یا امام باقر - علیه السلام – در بیان دیگری فرمود: «خداوندی که انسان را خلق کرده است، می داند که چه چیزی برای او مفید و چه چیزی مضر است، در نتیجه چیزی که مفید است را حلال و چیز مضر را حرام کرده است.»1
قرآن کریم نیز می فرماید: «چیزهای طیب و پاکیزه را برای شما حلال و چیزهای پلید و خبائث را برای شما حرام کردیم.»2
و یا در دعای زیبا و شریف و عاشقانة کمیل می فرماید: «قوّ علی خدمتک جوارحی»،
اما مراتب این بهداشت روان در بیان معصومین(ع) هم جایگاه قابل توجهی دارد و نسبت به اینکه این بهداشت و سلامت ناشی از آن چگونه به دست می آید هم نکات ارزنده و قابل استفاده ای در این آموزه های آسمانی قابل ردیابی است.
همیشه شنیده ایم که پیشگیری بهتر و موثرتر و عقلایی تر از درمان است و اینکه کم خوری می تواند از بسیاری از امراض جلوگیری کند و همین مضمون در بیان پیامبر - صلی الله علیه و آله – آمده است که فرمود: «هیچ دارویی نیست، مگر اینکه اثر سوئی به همراه دارد.»3
قرآن کریم هم در بیانی می فرماید: «کُلُوا وَ اشرَبُوا وَلَا تُسرِفُوا، بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکیند.»4
و شاید بتوان گفت همه معارف و عصاره و خلاصه تمامی معانی امر بهداشت جسم و جان و روح و روان در همین یک جمله خلاصه شده باشد.
همچنین امام صادق - علیه السلام- فرمود: «هر چیزی که برای بدن مفید است اسراف نیست، بلکه اسراف در جایی است که مال تلف شود و به بدن ضرر وارد شود.»5
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله – نیز فرمود: «خداوند هیچ دردی را خلق نکرده است مگر اینکه برای آن دوایی نیز خلق کرده است.»6
و البته راه رسید به درمان هم مراجعه به طبیب و طلب دارو است و البته شفا نزد خداست و پزشک تنها وسیله ای است در این راه.
یکی از انبیا بیمار شد و گفت: «خود را درمان نمی کنم تا پروردگارم مرا شفا دهد.» خداوند وحی کرد: «شفایت نمی بخشم تا اینکه درمان کنی خود را که شفا از من است.»7
در بیان اهمیت و ارزش و حساسیت امر طبابت هم پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: «کار طبابت حساس است و نیاز به آگاهی لازم دارد.»8
امام صادق - علیه السلام – نیز در همین مورد فرمود: «پزشک باید تقوی پیشه کند و کوشش فراوان در راه بدست آوردن اطلاعات طبی نماید و به دیگران نیز بیاموزد».
این امر تا حدی مهم و ضرورت شناخت کافی از مراتب و دقایق آن به اندازه ای است که پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله- فرمود: «اگر پزشک آگاهی لازم را در امر طبابت نداشته باشد و ضرری به بیمار برساند، ضامن است.»9
مرحوم طبرسی در تفسیر «مجمع البیان» با ذکر واقعه ای عبرت آموز و پندآورانه به نکته ای جامع و مانع در امر رعایت بهداشت جسم و نتایج روحی آن اشاره نموده است که واقعا خواندنی است؛ هارون الرشید یک طبیب مسیحی داشت که مهارت او در طب معروف بود، روزی این طبیب به یکی از دانشمندان اسلامی گفت: من در کتاب آسمانی شما چیزی از طب نمی یابم، در حالی که دانش مفید بر دو گونه است؛ «علم ادیان و علم ابدان». دانشمند مسلمان در پاسخش گفت: خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه ای از کتاب خویش آورده است، «کُلُوا و اشرَبُوا وَ لَاتُسرِفُوا إِنِّهُ لَا یحب المسرفین»10
و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است: «المِعده بَیت کُل داء وَ الحمیه رَأس کُل دواء وَ اَعط کُل ما عودته»11یعنی: «معده خانه همه بیماریها است و امساک سرآمد همه داروها است و آنچه بدنت را عادت داده ای (از عادت صحیح و مناسب) آن را از او دریغ مدار.»
طبیب مسیحی هنگامی که این سخن را شنید، گفت: «قرآن شما و پیامبرتان برای جالینوس، طبی باقی نگذاشته است.»