به گزارش خیمه مگ، حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان با استناد به فقراتی از نهج البلاغه به تبین تقوی در کلام امیر المومنین ع پرداخته است که در ذیل تقدیم می شود.
«نهج البلاغه» تقوا را به عنوان يك نيروى معنوى و روحى كه بر اثر ممارست و تمرين پديد مىآيد و به نوبه خود آثار و لوازم و نتايجى دارد و پرهيز از گناه را سهل و آسان مىنمايد، طرح و عنوان كرده است:
ذِمَّتى بِما أقُولُ رَهينَةٌ و أنَا بِهِ زَعيمٌ، إنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ.
عهدهام در گرو درستى سخنم قرار دارد، و نسبت به آن ضامن و پاىبندم.
كسى كه عبرتهاى روزگار كيفرهاى پيش رويش را بر او آشكار كند، تقوا او را از افتادن در اشتباهات مانع گردد.
تا آنجا كه مىفرمايد:
ألا وإنَّ الْخَطايا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْها أهْلُها وَخُلِعَتْ لُجُمُها فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِى النّارِ. ألا وَإنَّ التَّقْوى مَطايا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْها أهْلُها وَاعْطُوا أزِمَّتَها فَأَورَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ. «2»
بدانيد خطاها اسبان سركشند، كه افسار گسيخته سوارههاى خود را به پيش مىبرند تا به جهنّم وارد كنند. آگاه باشيد كه تقوا مركبهاى راهوارند كه مهارشان به دست سوارههاى آنها سپرده شده، در نتيجه آنان را وارد بهشت مىنمايند.
در اين خطبه تقوا به عنوان يك حالت روحى و معنوى كه اثرش، ضبط و مالكيت نفس است ذكر شده است.
اين خطبه مىگويد: لازمه بىتقوايى و مطيع هواى نفس بودن ضعف و زبونى و بى شخصيت بودن در برابر محرّكات شهوانى و هواهاى نفسانى است. انسان در آن حالت مانند سوار زبونى است كه از خود اراده و اختيارى ندارد و اين مركب است كه به هر جا كه دلخواهش هست مىرود.
لازمه تقوا قدرت اراده و شخصيت معنوى داشتن و مالك حوزه وجود خود بودن است، مانند سوار ماهرى كه بر اسب تربيت شدهاى سوار است و با قدرت و تسلّط كامل، آن اسب را در جهتى كه خود انتخاب كرده مىراند و اسب در كمال سهولت اطاعت مىكند.
إنَّ تَقْوَى اللّهِ حَمَتْ أوْلِياءَ اللّهِ مَحارِمَهُ، وَألْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخافَتَهُ، حَتّى أسْهَرَتْ لَيالِيَهُمْ وَأَظْمَأَتْ هواجِرَهُمْ. «3»
بندگان خدا، تقواى الهى اولياى خدا را از دچار شدن به حرامها بازداشت، و دلهايشان را ملازم ترس از خدا كرد، تا جايى كه آنانرا به شبزندهدارى واداشت، و در گرماى روز موفق به روزه نمود.
در اين جا على عليه السلام تصريح مىكند كه تقوا چيزى است كه پرهيز از محرمات الهى و همچنين ترس از خدا از لوازم و آثار آن است.
فَإنَّ التَّقْوى فِى الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّةُ، و فى غَدٍ الطَّريقُ إلَى الْجَنَّةِ. «4»
همانا تقوا در امروز دنيا براى انسان به منزله يك حصار و به منزله يك سپر است، و در فرداى آخرت راه به سوى بهشت است. «5» آرى، بر اساس معارف اسلاميه به خصوص منابعى چون «قرآن مجيد» و «نهج البلاغه» و «صحيفه سجّاديه» و كتب معتبر روايى، آنچه بين انسان و بين نقمت، حجاب و حايل است و آنچه آدمى را از خزى دنيا و عذاب آخرت كه همان نقمت است حفظ مىنمايد، پس از ايمان به حق و آخرت، عمل به دستورهاى الهى و به خصوص مراعات تقواست.