به گزارش خیمه مگ،مقام ابراهیم سنگی است در مسجدالحرام و نزدیک کعبه که میگویند حضرت ابراهیم(علیه السلام) بر روی آن ایستاد و کعبه را ساخت.
همچنین گفتهاند او روی این سنگ، مردم را به حج فراخواند. بهگفته تاریخنگاران مسلمان، سنگ به قدرت خدا نرم شد و جای دو پای حضرت ابراهیم(ع) در آن باقی ماند.
مقام ابراهیم هماکنون در محفظه طلاییرنگ در کنار کعبه قرار گرفته و با شاذَروان یازده متر فاصله دارد.
قرآن از مقام ابراهیم به عنوان یکی از نشانههای روشن خدا یاد کرده و به مسلمانان سفارش کرده است که در این جایگاه نماز بخوانند. در روایات هم مقام ابراهیم سنگی بهشتی دانسته شده است.
در قرآن دوبار نام مقام ابراهیم آمده: یکبار در آیه ۱۲۵ سوره بقره که در آن توصیه شده است مقام ابراهیم جایگاهی برای نمازخواندن باشد. بار دیگر در آیه ۹۷ سوره آل عمران که از مقام ابراهیم بهعنوان یکی از نشانههای روشن خدا یاد میکند.در روایات شیعه و اهلسنت، مقام ابراهیم از سنگهای بهشتی شمرده شده است.طبق روایتی از پیامبر اکرم، محل بین رکن (حجرالاسود) و مقام ابراهیم، باغی از باغهای بهشت است و نماز گزاردن در آن گناهان را پاک میکند.
همچنین گفتهاند قبور بسیاری از پیامبران میان رکن و مقام ابراهیم واقع شده است. برپایه روایات دعا نزد مقام ابراهیم مستحب است و دعاهایی از حضرت آدم و پیامبر اکرم نزد مقام ابراهیم نقل شده است.
چگونگی شکلگیری مقام ابراهیم
درباره شکل گیری مقام ابراهیم چند وجه محتمل است: هنگام ساختن کعبه، حضرت ابراهیم علیه السلام روی این سنگ می ایستاده است. در آن حال، سنگ، به اعجاز الهی، نرم و اثرپذیر شد و اثر پا بر روی آن ماند.وقتی که حضرت برای بار دوم به مکه بازگشت همسر اسماعیل علیه السلام گفت: پیاده شوید تا سر شما را شستشو دهم. حضرت هنگام پیاده شدن، روی سنگ پا گذاشت و در آن سنگ اثر کرد.
هنگام امتثال فرمان وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِ بالای آن سنگ رفت و در این حال، اثر پا در سنگ پدید آمد. به هر تقدیر، اصل پاگذاشتن حضرت ابراهیم علیه السلام بر سنگ صلد و سخت و فرورفتن جای پای مبارک وی و ماندن اثر پا در آن سنگ مسلم است و همین را معجزه آن حضرت تلقی کردند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: فاصله بین رکن (حَجرالأسود) تا مقام ابراهیم، برترینِ مکانه است؛امام باقرعلیه السلام روایت شده که این این مکان، نقطه آغاز نهضت جهانی حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
امام باقر علیه السلام در این باره فرمود: حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز عاشورا قیام می کند، درحالی که بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل علیه السلام مردم را به بیعت با آن حضرت فرا می خواند.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هنگامی که نزد مقام دو رکعت نماز خواندی، خداوند در برابر آن پاداش دو هزار رکعت نماز قبول شده برای تو می نویسد.»
امام باقر علیه السلام نیز فرمود: «دو رکعت نماز نزد مقام، معادل شش بنده آزاد کردن است.»
امام صادق علیه السلام فرموده است: «آنگاه که حضرت ابراهیم از ساختن کعبه فارغ شد، خداوند به او مأموریت داد تا مردم را به حج فرا بخواند، ابراهیم عرض کرد: صدایم به جهانیان نمی رسد، خداوند فرمود: بخوان، ندا دادن از تو و رساندن از من، ابراهیم بر مقام- که در آن زمان در کنار دیوار کعبه بود- بالا رفت، به امر خداوند ارتفاع مقام از کوه ها بلندتر شد و آن حضرت مردم را به حجّ فراخواند.» نقل است که حضرت ابراهیم برای ساختن کعبه روی این سنگ ایستاد و همچنان که دیوار کعبه بالا می رفت با اراده خداوند ارتفاع این سنگ نیز بیشتر می شد.
از ابن عباس نقل شده که چیزی از بهشت در زمین، جز حجرالأسود و مقام ابراهیم علیه السلام نیست و آن دو، از گوهرهای بهشت اند و اگر مشرکان آن دو را لمس نکرده بودند، هیچ دردمندی به آنها دست نمی کشید مگر آن که خداوند وی را شفا می داد. ابوالولید از مجاهد نقل می کند که بدون طهارت نباید به مقام دست کشید؛ زیرا از آیات و نشانه های خداوند است.
اسرار عرفانی مقام
حجرالأسود در سمت چپ و مقام ابراهیم علیه السلام در سمت راست زائری است که در برابر درِ کعبه می ایستد (گرچه اکنون مقام ابراهیم در پشت زائر مفروض قرار می گیرد)؛ اما نسبت به خود کعبه، اگر دیواری که درِ کعبه در آن واقع است چهره کعبه فرض شود که رو به مردم است، حجرالأسود در سمت راست خانه خدا و مقام ابراهیم در سمت چپ آن قرار دارد.
امام صادق علیه السلام در بیان راز امر مزبور، در پاسخ این سؤال که چرا مردم از ارکان کعبه تنها حجرالأسود و رکن یمانی را استلام می کنند؟ فرمود: زیرا این دو به منزله سمت راست عرش است و خدای سبحان امر فرموده به استلام آنچه از سمت راست عرش اوست.
آنگاه در جواب این پرسش که چرا مقام ابراهیم در سمت چپ واقع شد؟ فرمود: زیرا در قیامت برای هریک از حضرت ابراهیم و رسول اکرم مقامی ویژه است و مقام حضرت محمدصلی الله علیه و آله وسلم در سمت راست عرش و مقام حضرت ابراهیم علیه السلام در سمت چپ عرش پروردگار واقع است.
مقام بعد از اسلام
بنا به برخی از اقوال، مقام ابراهیم تا فتح مکه داخل کعبه بوده و پس از فتح، رسول خداصلی الله علیه و آله وسلمآن را درآورد و کنار کعبه، نزدیک در نصب کرد. زمانی که آیه (وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلّیً) نازل شد، آن حضرت دستور داد تا مقام را جایی که اکنون قرار گرفته انتقال دهند. نقل های دیگر حاکی است که تا زمان خلیفه دوم به کعبه چسبیده بوده و وی آن را به این محل منتقل کرده است. این نقل های متفاوت، زمینه نظریه تغییر محل مقام را فراهم کرد.
از بررسی منابع تاریخی چنین برداشت می شود که مقام ابراهیم علیه السلاماز دوران آن حضرت تاکنون به جز یک مورد جا به جا نشده و آن نیز در دوران خلیفه دوم بوده است که سیل عظیمی وارد مسجدالحرام شد. این سیل به نام «امّ نهشل» مشهور شد، چرا که وی در این سیل غرق گردید. سیل مسجد را گرفت و مقام ابراهیم را از جای خود کند که بعداً آن را در پایین مکه پیدا کردند. زمانی که خلیفه از این ماجرا آگاه شد، در رمضان سال ۱۷ به مکه آمد و پس از تحقیق از محلّ اصلی آن، مقام را به آنجا برگرداند. وی پایهای ساخت و مقام را به جای خود منتقل کرد که تا امروز همچنان در همانجا باقی است.
در سال ۲۰۲ ق. نیز سیل عظیم دیگری آمد و پایه های مقام را خراب کرد ولی آن را از جای خود نکند. در دوران «مهدی عباسی» برای محافظت بیشتر، پایین و بخش بالای مقام را زر اندود و در سال ۲۰۶ هجری نیز مجدداً آن را مطلّا کردند.
درباره انتقال مقام به نقطه دیگر مسجد، در حوالی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ قمری، بحثهای زیادی میان علمای اهل سنت صورت گرفت. ابتدا قرار بود که مقام به مقصورهای که در نزدیکی باب بنی شیبه ساخته شد، منتقل شود؛ اما به دلیل مخالفت عمومی علمای اسلامی در سایر نقاط با این اقدام و تأکید بر ابقای آن در محل قبلی والبته در مقصوره فلزی موجود دولت سعودی به اجبار پذیرفت تا آن را در بنای کوچکتری که امروزه موجود است، قرار دهد.
مقام ابراهیم نماد قیام للّه
از بُعد فقهی مسأله که بگذریم، فلسفه این حکم نیز شایان تأمل است، مناسک حج سراسر تکرار و تمرینی است از آن چه ابراهیم خلیل علیه السلام و خاندان او، چهارهزار سال قبل در این مکان مقدس تاریخی، با تأسیس امّ القرای اسلام و بنای کعبه، قبله موحدان، انجام داده اند، از طواف و نماز و زمزم و صفا و مروه گرفته تا عرفات و منا و قربانی و رمی جمرات و دیگر اعمال و مناسک که هریک تذکاری است از خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر که در جوار بیت عتیق بنیان مکتب توحید را نهادند و نسلی را پی افکندند تا در آینده جهان، پرچمدار آیین جهانی توحید در لوای شریعت والای احمدی صلی الله علیه و آله باشند و ادامه دهند: سیره و سنت ابراهیم و خاندانش را که در آن کویر سوزان و وادی انقطاع، از هرچه جز خدا بود دل بریدند تا «امامت» خلق را به عهده گیرند و شایسته حمل بار امانت الهی شوند و از آن چه رنگ شرک وطغیان وجهل وجور است تبرّی جویند.
راز این که به نماز پشت مقام ابراهیم تأکید شده، همانا تأسی به خلیل اللّه و قدم جای قدم او نهادن است. البته نه تنها در این نماز بلکه در همه عرصه های حیات توحیدی. قیام در مقام ابراهیم درحقیقت «قیام للّه » است؛ یعنی: بپا خاستن برای خدا و استقامت در راه تحقق آیین توحید و نفی شرک و ستم و طغیان در هر عصر و برای هر نسل و این قیام تا بدانجا اهمیت یافت که وارث ابراهیم خاتم النبیین صلی الله علیه و آله مأمور شد مردم را به یک موعظه اندرز دهد و آن قیام للّه بود: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للّه ِِ...
به عبارت دیگر: حج که حرکتی است پر راز و رمز و پیام خود را با حرکت و سکون بیان می دارد و با شیوه نمادین ابلاغ می کند دعوت به قیام است همان گونه که کعبه مشرّفه «قیاماً لِلنّاس» و عامل پابرجایی مردم است و قیام در مقام ابراهیم تذکاری است از قیام و پایداری بانی کعبه توحید و قبله موحدان که در عصر تاریک بت گری و بت گرایی، قهرمانانه بر بت های صامت و متحرک شورید و آتش نمرودی را در این راه به جان خرید و خانه توحید را بنیان نهاد و در یک آزمایش بزرگ و عارفانه و با قربان کردن اسماعیل، اوج شیدایی در برابر معبود را متجلّی ساخت و این درسی شد برای همه رهروان توحید و سالکان راه ابراهیم که چگونه برای خدا قیام کنند و در توحید ذوب شوند و از آن چه رنگ شرک و دوگانه پرستی دارد بگریزند تا امام خلق باشند!
پس حج ابراهیمی بدون قیام پشت سر ابراهیم خلیل علیه السلام و نهادن قدم جای قدم آن قهرمان توحید مفهوم ندارد.
جالب آن که فقه شیعه نماز در مقام ابراهیم را به استناد صریح آیه کریمه قرآن و روایات صحیح الزامی می داند و این دقیقاً با فرهنگ تشیع همخوانی دارد که ولایت و برائت را در درون می پرورد و قیام برای خدا و استقامت در برابر طاغوت های هر زمان و پرخاشگری در برابر ستمگران را در متن تعالیم خود به ویژه در مناسک حج، که یک عبادت با مفاهیم اجتماعی ـ سیاسی است، جای می دهد.