۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۲

روایت ماجرای فدک به قلم شهید صدر

روایت ماجرای فدک به قلم شهید صدر
سیدابوالقاسم حسینی ژرفا متولد: هفتم خرداد 1341 شمسى تحصیلات: حوزوی خارج فقه و اصول دکتری مدرسی معارف اسلامی (گرایش قرآن و متون اسلامی) کتاب ها: مبانی هنری قصه‌های قرآن بر ساحل سخن - بر بال قلم - چشم شرقی - شیوه شیوایی - ژرفای حافظ و.... سوابق: عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی
کد خبر: ۷۵۳۹

به گزارش خیمه مگ،«فدک در تاریخ» عنوان کتابی است که نابغهٔ جهان اسلام، شهید سیدمحمدباقر صدر، آن را در سیزده‌سالگی نوشت. شهید صدر در روایت خود از ماجرای غصب فدک روشی را در پیش می‌گیرد که مورد پذیرش سایر مذاهب هم باشد. شهید آیت‌الله صدر در روایت، ماجرا را به سمت دعوای شیعه و سنی نمی‌کشد و بیشتر سعی می‌کند به اهل سنت بگوید که این ماجرا با یک قرائت علمی این‌طور است. هم به شیعیان و هم به سنیان خطاب می‌کند که بیایید این‌طور ماجراها را قبل از این‌که در حیطهٔ تعصب و غیرت مذهبی ببریم؛ یک بررسی علمی و بی‌طرفانه کنیم.  
برای روشن ساختن وجوهی از کتاب و مسئلهٔ غصب فدک با سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، مترجم کتاب «فدک در تاریخ» گفت‌وگو کرده‌ایم.
حسینی‌ژرفا معتقد است شهید صدر به خوبی و بدون پرداختن به جدال‌های روایی و فقهی، توانسته اثری چنین دقیق و پاکیزه دربارهٔ موضوع فدک، آن هم در سیزده‌سالگی‌اش کتابت کند. در ادامه گفت‌وگو با مترجم کتاب را می‌خوانید
.

 

دربارهٔ کتاب «فدک در تاریخ» و مهم‌ترین نکته‌هایی که به آن می‌پردازد، بفرمایید.

کتاب «فدک در تاریخ» چنان که از اسمش پیداست سعی می‌کند فدک را در یک بستر تاریخی بررسی کند. این‌قدر این مطالعه در بستر تاریخی برای مرحوم صدر مهم بوده که حتی اسم کتاب را هم این‌طور گذاشته است. در حقیقت ایشان خواسته‌اند فدک را در یک قاب محدود مجادلات کلامی و فقهی و حدیثی و روایی نبیند. بلکه در مجموعهٔ بستر تاریخ به آن نگاه کند و همهٔ حوادثی را که هم پیش از این اتفاق زمینه‌سازش بوده و هم پس از این اتفاق، تا امروز از آن ناشی شده است، بررسی کنند.

نکتهٔ دوم این‌که یکی از شگفتی‌های این کتاب این است که شهید صدر این کتاب را تقریبا در ۱۳ سالگی تالیف کرده است. آقای صدر اصولا یکی از نوابغ جهان اسلام و شاید حتی جهان اندیشه است از این جهت که از معدود کسانی است که در عین حال که مرجع تقلید فقهی شیعیان است و مقلدان زیادی داشته، اما یک اندیشمند اسلام‌شناس است. نیازی که احساس کرده این بوده که اسلام را در یک قالب جدیدی به جهان امروز ارائه کند که هم در مقابل اندیشه‌های مادی و هم در مقابل اندیشه‌های سرمایه‌داری و مجموعا اندیشه‌هایی که امروز در جهان خریدارانی دارد، به عنوان یک نظام فکری و یک مکتب پویا و زنده ارائه شود.

آثاری که ایشان دارد تقریبا همگی در این قلمرو است. در خود این کتاب «فدک در تاریخ» هم با این‌که مربوط به دوران بعد از کودکی و آغاز نوجوانی است، رگه‌های این نبوغ در آن دیده می‌شود. تا حدی که پسر مرحوم علامه عبدالحسین شرف‌الدین صاحب کتاب مشهور «المراجعات» نقل می‌کند که وقتی کتاب فدک آقای صدر را به پدر دادیم و خواند، ایشان گفت من به خدا سوگند یاد می‌کنم که نویسندهٔ این کتاب یک مجتهد است. البته باید اشاره کنم که کتاب در حقیقت مجموعه فیش‌هایی بوده که آقای صدر در حدود سیزده سالگی جمع‌آوری می‌کرده تا بعدا بر اساس این‌ها در سخنرانی‌های مذهبی مطالبی را ایراد کند. بعدا که کسی از ایشان خواست این کتاب را چاپ کند، بازنگری‌هایی کرده و چیزهایی را کم کرده و افزوده است. به هرحال بن‌مایهٔ اصلی کتاب برای یک انسان سیزده ساله است که انصافا فراتر از نبوغ به نظر می‌رسد.

در مورد قلم آیت‌الله صدر جایی خواندم ایشان برای این‌که کمبود اسناد تاریخی را جبران کند، از ترسیم فضا و خیال‌پردازی‌های شبه‌علمی استفاده کرده است. نظر شما در این‌باره چیست؟ آیت‌الله صدر آیا با کمبود منابع مواجه بوده؟

شهید صدر هم در این کار و هم تعدادی دیگر از آثارش که بنده به زبان فارسی ترجمه کردم، و آثار دیگری که مترجمان دیگر ترجمه کرده‌اند، اصولا یک آدم قلم‌پرداز است. علتش هم پر کردن آن خلا‌های تاریخی نیست. هم ایشان و هم علامه امینی در این زمینه خیلی اشتراک دارند. من دورهٔ الغدیر را کامل ترجمه کردم، در ایشان هم این ویژگی را دیدم. این دو نفر از بزرگان جهان معاصر شیعه هستند که احساس کردند اگر مسائل اندیشه‌ای با قلم خوبی عرضه نشود (منظور از قلم خوب یعنی واقعا نوعی بیان هنرمندانه و همراه با ظرافت‌ است) اساسا در این دوره و روزگار دیگر مخاطب چندانی ندارد. قبل از این دو بزرگوار، سنی‌های مصر این نیاز را احساس کرده بودند. لذا در این صد سال اخیر می‌بینیم که مصری‌ها واقعا پایه‌گذاران این راه در جهان اسلام بودند و می‌شود در میان نوشته‌های آن‌ها، قلم‌های خیلی زیبا را دید که برای طرح مباحث تاریخی و روایی و تفضیلی به کار گرفته شده‌اند.
هم علامه امینی در الغدیر و هم آقای صدر در کتاب فدک و کتب دیگرش، این مسیر را دنبال می‌کنند. یعنی با نویسنده‌ای که فقط یک مطلبی را بخواهد انتقال بدهد مواجه نیستیم بلکه قلم‌پردازی می‌بینیم. اما این‌که ایشان منابع تاریخی‌اش کم بوده باشد، خیر. در همین کتاب فدک، منابع عمدهٔ تاریخی به کار گرفته شده است. مثل «الامامه و السیاسه» و «تاریخ طبری» و همچنین موارد زیادی از کتب شیعیان و سنیان. ایشان در گردآوری و بررسی تاریخی چیزی کم نگذاشته است. حتی به کتب روایی اصلی اهل سنت نیز بسیار رجوع کرده است. حداقل بنده تحلیلم این نیست که ایشان در منابع، عمدا یا سهوا چیزی کم گذاشته و خواسته باشند با قلم‌پردازی آن را جبران کند. من قلم‌پردازی ایشان را نوعی شیوه و سبک برای انتقال معنا می‌دانم. این تمهید از این جهت است که اگر ما دوباره بخواهیم همان‌طور سنتی، روایت کنیم و بنویسیم اصولا مخاطبانی نخواهیم داشت.

دربارهٔ نوشتن فصلی به نام «تاریخ انقلاب»، مهم‌ترین نیازهایی که آیت‌الله صدر احساس کرده چه بوده است؟

یکی از نوآوری‌های این کتاب این است که شهید صدر معتقد است حضرت زهرا؟س؟ در پی احقاق حق شخصی خودش یا میراث خودش یا حتی یک دادخواهی صرف در ماجرای فدک نبود بلکه فدک را به یک معنا دستاویز قرار داد تا انقلاب کند. یعنی به عبارتی اولین انقلاب مهم شیعیان برای بازگشت به آن مسیری است که پیغمبر؟ص؟ از جانب خدا برای حکومت بر مردم بعد از خودش تعیین کرده بود. برای این‌که این خط احیا و اصلاح شود، یک انقلاب و قیام نیاز داشته و آن هم نه صرفا اصلاح‌طلبانه بلکه قیامی انقلابی. حضرت زهرا؟س؟ می‌خواست تا فرصت زیادی نگذشته و بنای آن‌ها خیلی استوار نشده، مسیر انحرافی که بعد از سقیفه ایجاد شده بود را زیر و رو کند و برگرداند به آن‌چه که باید باشد که به او اجازه ندادند. شهید صدر از این حرکت حضرت زهرا؟س؟ تعبیر انقلاب می‌کند و در جای جای این کتاب هم از این تعبیر استفاده می‌کند.

در مورد کشمکشی که در ابتدا میان یهودیان و مسلمانان بر سر فدک بود، شرح آیت‌الله صدر در بارهٔ روایت تاریخی چه بوده است؟

در ماجرای نبردهایی که پس از خیانت یهودیان اتفاق افتاده بود، این زمین از آن‌ها گرفته شد و این حکم فقهی‌ای بود که پیغمبر؟ص؟ بر اساس آن‌چه از وحی دریافت کرده، عمل کرده است. حداقل اعتقاد ما این است. یعنی صرف یک زمین‌خواهی و گسترش ارضی صرف نبوده است. پیغمبر؟ص؟ برای این‌که به دستور خدا آیین خودش را تبلیغ کند به زمین‌هایی نیاز داشت و هر وقت کسانی ایجاد مانع می‌کردند، ایشان باید با موانع مبارزه می‌کرد که یکی از آن‌ها بحث یهودیان و خیانت‌هایشان بود. آن‌ها در اطراف مدینه مستقر بودند و پایگاه فکری و عملی پیامبر؟ص؟ را تهدید می‌کردند. گرفتن این زمین و امثال این، در حقیقت، گرفتن آن فرصت‌ها از یهودیان بوده است برای این‌که آن موانع برداشته شود.

دیدگاه آیت‌الله صدر نسبت به خطبهٔ فدکیه به چه شکل بوده است؟

از آن‌جایی که ایشان ماجرا را در زمینه و فضای انقلاب برده است، خطبهٔ فدکیه را نیز به همین نحو و انقلابی دیده و معتقد است که حضرت زهرا؟س؟ در این خطبه زمینه‌های عاطفی این انقلاب را می‌چیند و به نوعی یورش می‌برد. اگر دادخواهی می‌کند، این دادخواهی صرفا ناظر به بحث حق شخصی خود و میراث پیامبر؟ص؟ نیست بلکه آن فقط یک دستاویز است. به همین علت هم از نظر آیت‌الله صدر این خطبه باری حماسی دارد که هر عمل انقلابی باید از آن برخوردار باشد.

نکته‌ای پایانی دربارهٔ کتاب «فدک در تاریخ» اگر مد نظر دارید، بفرمایید.

نکتهٔ نهایی که می‌خواستم بگویم این است که آقای صدر همچون برخی عالمان معتقد بود طرح مسائل اختلافی شیعه و سنی به وضع امروز جهان اسلام هیچ کمکی نمی‌کند. بنابراین اولا به نزدیکان خودشان توصیه داشتند که این کتاب در همهٔ سرزمین‌های اسلامی پخش نشود. مثلا دربارهٔ ایران، از یک قرائنی پیداست که موافق توزیع بوده‌اند اما ایشان موافق انتشار این کتاب در سرزمین‌هایی که عقاید متعصبانه‌تری دربارهٔ مسائل شیعه و سنی دارند، نبود. در خود این کتاب هم ایشان خیلی با احتیاط نوشته است. نه به معنای ترس، به این معنا که محافظه‌کاری می‌کند در نوع تعابیری که به کار می‌برد. سعی می‌کند تعابیر محترمانه به کار ببرد. قصه را به سمت دعوای شیعه و سنی نمی‌کشد و بیشتر سعی می‌کند به اهل سنت بگوید که این ماجرا با یک قرائت علمی این‌طور است. هم به شیعیان و هم به سنیان خطاب می‌کند که بیایید این‌طور ماجراها را قبل از این‌که در حیطهٔ تعصب و غیرت مذهبی ببریم؛ یک بررسی علمی و بی‌طرفانه کنیم. به همین علت هم قلم ایشان قلم پاکیزه و دور از توهین و اتهام است. نوع روش‌مندانهٔ کار و شیوهٔ پژوهش ایشان نیز مشخص است. ایشان یک بخشی از کتاب را اختصاص می‌دهد به همین که ما بایستی پژوهش علمی داشته باشیم. شهید صدر با این واقعه و کتاب به هر دو شیوهٔ سلبی و ایجابی برخورد می‌کند. عملکرد سلبی به این معنا که راضی نبوده و اجازه نداده همه جا این کتاب منتشر شود؛ و ایجابی هم این‌که خودش سعی کرده در این کتاب، آگاهانه با تحقیق پیش رود به جای این‌که با غیرت و تعصب به تحلیل تاریخ بپردازد.