۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۹

ماجرای عنایت حضرت زهرا(س) به آیت‌الله سید محمد باقر شفتی

ماجرای عنایت حضرت زهرا(س) به آیت‌الله سید محمد باقر شفتی
ناگهان ديدم مجلسى برپا شده و رسول خدا و ائمه طاهرين و حضرت زهرا عليهم السلام نشسته‏اند و سيد محمد باقر شفتى نيز كنار حضرت زهرا عليها السلام نشسته است.
کد خبر: ۷۳۷۱

به گزارش خیمه مگ،مرحوم آيت الله حاج شيخ ابراهيم كلباسى در زمان مرحوم آیت‌الله سيد محمد باقر شفتى در اصفهان ، رود زندگى مى‏كردند و مرجعيت آن زمان را داشتند.

مرحوم كلباسى مى‏گوید : من در مسأله بسيار مهمى گير كرده بودم و براى من حل نمى‏شد و هر چه كتاب‏هاى علمى را مى‏ديدم، حل نمی‌شد.

چون خيلى ناراحت بودم ، در خواب نيز اين مشكل به سراغم آمد . داشتم در خواب فكر مى‏كردم كه ناگهان ديدم مجلسى برپا شده و رسول خدا و ائمه طاهرين و حضرت زهرا عليهم السلام نشسته‏اند و سيد محمد باقر شفتى نيز كنار حضرت زهرا عليها السلام نشسته است .

گفتم : عجب مجلسى است . بروم و اين مسأله مشكل را از حضرت فاطمه عليها السلام بپرسم: آمدم و زانو زدم، عرض کردم خانم ! من در اين مسأله مشكل دارم . حضرت فرمودند : از فرزندم سيد محمد باقر بپرس .

من در فكر فرو رفتم، دانش سيد محمد باقر تا كجاست كه ما خبر نداريم . سؤال كردم ، ايشان نيز حل كرد . از خوشحالى حلّ مسأله از خواب پريدم . ديدم نصف شب است . نماز شب و قرآن و دعايم را خواندم و بعد از نماز صبح آفتاب تازه مى‏خواست بيرون بزند ، بلند شدم و سوار بر مركب ، به بيد آباد رفتم .

حدود ساعت هشت بود. به خانه سيد محمد باقر رفتم، ديدم طلبه‏ها براى درس مى‏آيند . ايشان خيلى از من استقبال و احترام كرد، گفتم : جناب سيد محمد باقر! من مشكل علمى دارم ، مطرح كنم ؟ فرمودند : ديشب در كنار مادرم زهرا عليها السلام كه جواب شما را دادم .

تقوا انسان را اين گونه مى‏كند . تاريكى‏ها ، بن‏بست‏ها از بى‏تقوايى است . سند اين حرف ما طبق اين آيه است :

« وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»