حجتالاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری؛ مدرس دانشگاه و مبلغ بینالمللی در یادداشتی به مرور شخصیت و خاطرات خود از «شیخ تاجالدین الهلالی»، از شخصیتهای تقریبی و اهل سنت مصر و مفتی اعظم سابق استرالیا پرداخته است.
مشروح این یادداشت را با هم میخوانیم:
«تاجالدین حمید عبدالله الهلالی مفتی اعظم سابق استرالیا، در ۱۷ ژانویه ۱۹۴۱ میلادی در استان ساحلی «سوهاج» مصر به دنیا آمد. وی دارای مدرک تحصیلی درجه عالی شرعیه و حقوق از دانشگاه الازهر مصر و دیپلم تحصیلات تکمیلی در تدریس علوم زبان و فقه مقایسهای است».
او در فوریه سال ۱۹۸۲ میلادی از «طرابلس» به سیدنی استرالیا رفته و در آنجا مستقر گردید و امامت مسجد امام علی(علیهالسلام) که بزرگترین مرکز اسلامی استرالیا در منطقه لاکمبا در شهر سیدنی است را برعهده داشت. برخی از مسلمانان تاج الدین الهلالی، مفتی اعظم سابق استرالیا را نخستین نماینده مسلمانان در آنجا میدانند.
او بیش از هر چیز خود را مدیون استادش شیخ صالح الجعفری میداند که استاد دانشگاه الازهر بود و روزهای جمعه کرسی درس معروفی داشت. استادش مردی عارف بود و هر شب جمعه نیز مجلس ذکری داشت و هر روز قصیدهای در مدح و شأن اهل بیت(علیهمالسلام) میسرود. کتابخانه و مرقد ایشان اکنون پشت ساختمان دانشگاه الازهر در محلی به نام «الدّرّاسة» قرار دارد.
وی به آفریقا رفت و چند سال در لیبی اقامت داشت. پس از آن در اواخر دهه هفتاد میلادی به مدت چند سال در لبنان مستقر گردید و به مسأله فلسطین و جنبشهای آزادسازی فلسطین اشتغال و اهتمام داشت.
پس از آن در فوریه سال ۱۹۸۲ میلادی از طرابلس به سیدنی استرالیا مهاجرت کرد و به دلیل مدارک دینی که داشت، پس از خالد زیدان به عنوان امامت جماعت مسجد امام علی(ع) در لاکمبا حومه سیدنی شروع به فعالیت کرد و از سال ۱۹۸۲ بر مرکز اسلامی در سیدنی نظارت داشت.
در سال ۱۹۸۸ میلادی با تصمیم انجمنها و مجامع اسلامی در استرالیا و توصیه مفتی اعظم لبنان، شیخ حسن خالد، شیخ تاجالدین الهلالی مقام مفتی اعظم استرالیا را به عهده گرفت.
پس از گذشت چند سال، در ماه مارس سال ۱۹۸۹ میلادی، مرکز افتائی در این کشور تأسیس شد و ایشان برای سالها در منصب افتاء این مرکز بود تا اینکه در سال ۲۰۰۸ میلادی شورای افتاء را تأسیس کرد و خودش نیز برای مسلمانان آنجا فتوا میداد و به مشکلات آنها رسیدگی میکرد.
کافی است نامش را گوگل کنیم. سخنرانیهای علمی و آتشین او در دفاع از قدس، وحدت اسلامی، علیه افراطگرایی و... به انگلیس و عربی، نشان از شخصیت او دارد. کتابهایش الحق، هر کدام شایسته ترجمه است. استاد نامآور الازهر شریف بوده است و اما تقریب و وحدت درد و دغدغهاش. لذا انتشاراتی برای خود در قاهره دارد که خط تقریب را دنبال میکند.
این عالم برجسته اهلسنت معتقد است سجده شیعه بر مُهر عمل به سنت پیامبر(ص) است. و همچنین در بحث مهدویت، باور داشت برخی از علمای اهلسنت نیز به مانند شیعه معتقد به زنده بودن امام زمان(عج) و غیبت کبری هستند.
دیدگاه خاص ایشان به عنوان یک مفتی برجسته اهلسنت درباره ولایت فقیه، جالب است. وی میگوید: «در جهان اسلام ما شاهد دو پروژه هستیم، یکی پروژه ولایت فقیه؛ کسی که فقیه مسلمانان است باید در رأس امور قرار بگیرد. دیگری پروژهای است که سعی در استحمار و استنعاج مردم دارد، یعنی میخواهد با مطرح کردن مسئلهای به نام ولایت عهدی به گونهای به این سمت هدایت کند که یک انحراف از سنت پیامبر(ص) و از سال شصت هجری شروع شد؛ هنگامی که معاویه فرزند خودش یزید را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد، ممکن است کسی از دوستان بگوید که چرا قبل از آن را نمیگویید و چرا راجع به سقیفه چیزی نمیگویید، باید عرض کنم مشکل سقیفه را امیرالمومنین(ع) حل کردند، برای همین بهتر است ما به سمت سال شصت حرکت کنیم و آن را مورد بحث قرار دهیم، هنگامی که معاویه این یزید میمون باز را به ولایت عهدیاش منصوب کرد».
پروژهای که تابع این ولایت عهدی است و از این فکر تبعیت میکند واضح است که فکر اهل بیت(ع) را دشمن خودش میداند و تابع فکر سرسپردگی است؛ ما در منطقه دو اندیشه و روش میبینیم، یکی مقاومت است و پشتیبان اصلیاش همین کشوری است که ما الان در آن هستیم یعنی جمهوری اسلامی ایران و دیگری سرسپردگی است و این فکر دوم هم یک اندیشه برخاسته از عقایدی است که اندیشه و تعالیم اهل بیت را مخالف خودش میداند».
زمانی که داعش جوانان مسلمان را به امید رسیدن به حورالعین، به عملیات انتحاری و تکفیری سوق میداد، تاجالدین الهلالی معتقد بود: حور العین نه در بهشت بلکه در دروازههای فلسطین است.
الهلالی باور داشت اهل بیت(ع) از دو جهت مورد ظلم واقع شدهاند، از طرف دوستدارانشان و از طرف دشمنانشان. یعنی از یک طرف غلات که اهل بیت(ع) هم آنها را مشرک میدانستند، برای همین جایز نیست ما آنچه را غلات گفتهاند به اندیشه شیعی نسبت دهیم. همانطور اهل بیت(علیهم السلام) از طرف ناصبیها مورد ظلم واقع شدهاند و حدود ۸۰ سال به شکلهای مختلف مورد لعن و نفرین واقع شدهاند، این اندیشه یزیدی و ناصبی در طول تاریخ وجود و استمرار داشته و امروز نمودش را در جریانهای تکفیری میبینیم.
درپایان مایلم خاطرهای از ایشان زمانی که در منزلش مهمان او بودم را بازگو کنم. شبی قرار شد با تاجالدین الهلالی دیدار کنم. اصرار کرد افطار خدمت برسم. ولی وعدهای پیشین، این توفیق را از من سلب کرد. بعد از افطار خدمت وی رسیدم. صفحه نمایش تلویزیونش، الجزیره را نمایش میدهد. او دردمندانه میگوید: «چرا مسلمان به چنین روزی افتادهاند؟»
سر صحبت که باز میشود، از خاطرات جمارانش، شروع کرد و رسید به فقه امام و سیاستش، که چگونه وحدت را آفرید. میگوید: «وحدت از منظر امام خمینی، را باید شناخت و گفت که او امام وحدت است».
ناگاه گفتم اتفاقا امشب سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) است. آن مرد بزرگ، در حزنی سنگین فرو رفت. لحظاتی هیچ نگفت. درنگی دردمندانه او را با خود برد. با چشمان نیمه خیسش، که نام خمینی(ره) آن را نمناک کرد، فاتحهای فرستاد.
دارم از او خدا حافظی میکنم و باران سیدنی سنگین میبارد. مرا فکری با خود برده است: چگونه یک عالم شیعی از جماران، هزاران کیلومتر دورتر، دل یک عالم سنی را در سیدنی برده است. میاندیشم به این واژهها: وحدت، الازهر، خمینی، مسلمانان.
یادآوری میشود، شیخ تاجالدین الهلالی، مفتی سابق استرالیا روز گذشته، ۱۲ مهرماه، پس از بازگشت از ادای عمره در سن ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت. مراسم تشییع جنازه وی امروز پنجشنبه از زادگاهش روستای «السمطه» واقع در استان «سوهاج» برگزار شد.