۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۹

چرا خداوند أشد المعاقبین است؟

چرا خداوند أشد المعاقبین است؟
رحمت و مغفرت الهی و سبقت رحمت بر غضب دلیل بر این نمی شود که انسان گناه کند، تجاوز کند، اوامر الهی را ترک کند، نواهی را مرتکب شود و .
کد خبر: ۷۱۹۳

به گزارش خیمه مگ،شرح بخشی دیگر از دعای افتتاح را به قلم حجت الاسلام والمسلمین رسولی جویباری منتشر می کند. 

وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ
و (یقین دارم که تو) در جایگاه و وقت مجازات و عذاب سخت گیرترین کیفر دهنده ای!
موضوعات قابل بحث:
1- عقاب پیست؟ چرا و برای چیست؟ معاقِب و عقاب کننده کیست؟
2- چرا خدا اشد المعاقبین است؟ آیا با صفت ارحم الراحمینی او سازگاری دارد؟
3- تضاد دو صفت فوق (اشد المعاقبین – ارحم الراحمین) چگونه قابل حل است؟ آیا خداوند جامع الاضداد است؟ و این به چه معناست؟
4- مواضع و جایگاه عقاب و عذاب و عوامل آن چیست؟
5- موقعیت انسان فی مابین رحمت و مغفرت و میفر و عذاب چیست و چه باید بکند؟
6- آیا باور به هر دو صفت مثبت است یا بار منفی دارد؟ آیا خوف و رجا، بیم و امید و تهدید و تشویق برآمده از جامع الاضدادی صفات خدا موجب سیر تکاملی انسان است یا باعث خمودی و ایستایی انسان می شود؟
7- آیا می شود به یکی از صفات باور داشت و از صفت دیگر چشم پوشی کرد؟ سرانجام، نتیجه و آثار این نوع باور چیست؟
8- آیا می شود وضعیت زندگی انسان در سعادت و شقاوت و خوشبختی و بدبختی را در باور به این صفات دانست؟
9- ...
عقاب نقطه مقابل ثواب، به معنای سزا و جزای ناخوشایند است که به بندگان عاصی یا کافر در برابر خلاف شرع می رسد.
عقاب از ریشه «عَقَبَ» در لغت به معنای دنبال کردن، در پی چیزی رفتن، مجازات، تنبیه، سزا، گوشمالی و کیفر می باشد و در اصطلاح عذاب و کیفر الهی در نتیجه گناه اعتقادی و عملی را گویند.
معاقِب: عقاب کننده، کیفر دهنده و کسی که در پی کار بد و زشت و خلاف کیفر می دهد و عقوبت می کند، است.
خداوند در برابر اعمال اختیاری انسان، هر آنچه استحقاق دارد به او می دهد، حال کار یا خوب، پسندیده، نیک و صالح می باشد که پاداش و ثواب می دهد و یا ناپسند، ناشایست و خلاف شرع و اخلاق و اعتقاد است که کیفر و عقاب می دهد. این عقاب و ثواب در نظام احسن آفرینش براساس حکمت و مصلحت است لذا خداوند متعال هم معاقب و کیفر دهنده است؛ اولا عقاب می کند؛ ثانیا سریع العقاب است؛
سوره انعام آیه 165، سوره اعراف آیه 167: إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ.
سوره بقره آیه 196، سوره مائده آیه 98: وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ.
سوره انفال آیه 52: إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ.
چرا عقاب؟ چرا اشدالمعاقبین؟
خدایی که ارحم الراحمین است، در عین حال اشدالمعاقبین است و این صفت برخاسته از ذات اوست و نمی توان در جایی که استحقاق عقوبت وجود دارد از خدا جدا کرد و توقع رحمت و مهربانی داشت. اگر این اتفاق بیفتد که در جایگاه عقوبت و استحقاق کیفر، رحمت و مغفرت ظهور کند خلاف سنت الهی و نقض غرض است؛ خداوند عقاب را برای جلوگیری از سرکشی و تجاوز گذاشته است و اگر به جای آن رحمت بدهد تجاوز و سرکشی و خلاف شرع مجاز و عادی خواهد شد. لذا حق آن است که خداوند در موقع و جایگاه کیفر و عقاب و عذاب با کسی تعارف و مماشات نکند تا فرق بین مطیعین و متجاوزین مشخص شود؛ مگر آنکه زمینه رحمت فراهم شود، چون خودش فرمود: سَبَقْت رَحْمَتی غَضَبی، لذا اگر رحمت واسعه الهی شامل حال انسان شود امکان دارد کیفر و عذاب برطرف شود.
چرا عقاب؟
رحمت و مغفرت الهی و سبقت رحمت بر غضب دلیل بر این نمی شود که انسان گناه کند، تجاوز کند، اوامر الهی را ترک کند، نواهی را مرتکب شود و .. .
نمی شود انسان عوامل و زمینه های نزول نقمت، کیفر و عذاب را با دست خودش فراهم کند بعد توقع رحمت داشته باشد و اینکه خدا عذاب نکند؛ امکان ندارد چون با اعمال زشت و خلاف، نقمت و کیفر و عذاب خود به خود نازل می شود و نمی شود جلوی آن را گرفت.
علاوه بر این این خدا نیست که کیفر می دهد و عذاب می کند؛ اعمال ما سبب نزول رحمت و نقمت، ثواب و عقاب و پاداش و عذاب می باشد لذا خداوند براساس آنچه که ما انجام می دهیم به ما می دهد و برای ما نازل می کند.
اگر اعمال ما خیر و حسنه باشد، رحمت نازل می شود و اگر اعمال ما شر و گناه باشد، غضب و عذاب نازل می گردد.
و این ها کاملا و صد درصد به دست خود ماست که وضعیت و موقعیت خودمان را عوض کنیم و تغییر دهیم. خداوند هیچ دخالتی در کارهای ما و ثواب و عقاب کارهای ما نمی کند؛ هر آنچه که هست و هر آنچه که انجام دادیم را به ما می دهد.
هرگز خدای عادل خلاف عدل و عدالت عمل نمی کند، خودش فرمود: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَه، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ، لذا هر آنچه که انجام دادیم را به ما می دهد؛ یعنی خداوند دخالتی نمی کند بلکه انسان عین عمل را ولو به اندازه ذره ای می بیند و این همان تجسم اعمال است.
علاوه براین، در واقع و حقیقت خود عمل گناه و خلاف شرع، آتش و کیفر و عذاب است که آن را نمی بینیم ولی در آخرت آن آتش و کیفر را می بینیم و حس می کنیم.
سوره نساء آیه 10: إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا.
در واقع خوردن مال یتیم، آتش شعله ور است لذا در قیامت همین آتش ظاهر می شود.
باطن و حقیقت گناه متعفن است ولی ما در دنیا به آن توجه نداریم و در قیامت بوی تعفن آن را استشمام می کنیم، پس اصل گناه و معصیت آتش و عذاب و کیفر است نه اینکه در قبال گناه آتش باشد، در برابر معصیت عذاب باشد.
فتأمل، لذا أشد المعاقبین بودن خدا به یک اعتبار یعنی همه اینها را با شدت و دقت محاسبه می کند، چیزی را کم نمی گذارد و به احدی و در حق احدی ظلم نمی کند.
سوره یونس آیه 44: إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا.
سوره کهف آیه 49: وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا.
و در قیامت هم فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا، جالب است ادامه آیه می فرماید: وَلا تُجْزَوْنَ إِلا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره یس آیه 54).
همان گونه که خداوند سریع الحساب است، خیر و احسان ولو به مِثْقَالَ ذَرَّةٍ را نیز فراموش نمی کند؛ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ(سوره هود آیه 115)، إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا(سوره کهف آیه 30).
لذا خداوند هم ارحم الراحمین است و هم أشد المعاقبین.
خداوند هم دارای صفت رحمانیت و رحیمیت است و هم دارای صفت عضب و سخط.
خداوند هم غافر الذنب است، غفور است، غفار است و هم شدید العقاب.
یعنی خداوند جامع الاضداد و جامع الصفات است هم صفات ثبوتیه و هم صفات سلبیه دارد، هم رحمت و هم غضب دارد، هم مژده به بهشت می دهد و هم ترس از جهنم، هم امید به مغفرت و رحمت می دهد و هم بیم از عذاب، شدید العقاب را می فرماید ولی در عین حال می فرماید: لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، بیم و امید توأمان است، خوف و رجاء با هم است.
خوف و رجاء و بیم و امید تقویت انگیزه در حرکت تکاملی انسان است.
لذا پیامبرش را هم بشیراً و نذیراً معرفی کرده است، چون انسان براساس حب ذات به دنبال جلب منفعت و دفع ضرر می باشد لذا تشویق و ترغیب به رحمت و مغفرت و بهشت می کند و از هلاکت و جهنم با انذار جلوگیری و دفع ضرر می کند، لذا حالت اعتدال در انسان به وجود می آید که نه مغرور به رحمت و مغفرت الهی شود و نه مأیوس از رحمت و مغفرت.