به گزارش خیمه مگ،به مناسبت فرا رسیدن بیست و چهارم آبان ماه، سالروز ارتحال علامه طباطبایی(ره) مروری داریم بر برخی ابعاد زندگی علمی آن عالم فرزانه که در ادامه می آید:
سید محمدحسین طباطبایی(۱۲۸۱- ۱۳۶۰ش) مشهور به علامه طباطبایی مفسر قرآن، فیلسوف، اصولی، فقیه و عارف، از عالمان تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران در قرن ۱۴ش بود.
سید محمدحسین به مدت شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس میشد، آثاری چون گلستان و بوستان را فراگرفت. سپس وارد مدرسه طالبیه تبریز شد و به فراگیری ادبیات عرب، علوم نقلی، فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید. وی زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت و در تعلیم خط به مقام استادی رسید.
آن مرحوم، بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه، همراه برادرش، سید محمدحسن، به نجف رفت و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ش به تحصیل علوم دینی پرداخت.
انتخاب فلسفه و تفسیر برای تدریس
پس از بازگشت به ایران، علامه طباطبایی در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه را برپا کرد. این کار او موجب رونق دانش تفسیر در حوزه علمیه قم شد. روش تفسیری او تفسیر قرآن به قرآن بود. در دوران تعطیلی درس فلسفه، با برقراری جلسات هفتگی با شاگردان خاص خود تدریس مبانی فلسفی ملاصدرا و حکمت متعالیه را ادامه داد. بسیاری از مدرسان فلسفه در حوزه علمیه قم شاگردان او بودند.
اعتقاد به نقش فلسفع در اثبات مواضع اسلام
علامه طباطبایی با انگیزه هایی چون فهم بهتر معارف الهی و پاسخ گویی به شبهه های مادی به احیای علم فلسفه همت گماشت و در این باره می نویسد: «من وقتی وارد قم شدم، دیدم جامعه اسلامی ما نیاز دارد که اسلام را از منابع اصیل خودش بشناسد و بتواند از معارف اسلامی دفاع کند. بنابراین، می بایست در حوزه، درسی می داشتیم که طلبه را آن چنان از لحاظ استدلال عقلی، قوی کند که بتواند عقاید اسلامی را اثبات و از مواضع اسلام دفاع کند و شبهه های اعتقادی وارد نماید و این جز از راه فلسفه میسّر نبود.»
محوریت در جلسات فلسفی تهران
در دوران سکونت در قم، یکی از فعالیتهای علامه طباطبایی شرکت در جلساتی علمی و فلسفی در تهران بود. این جلسات با افرادی همچون هانری کربن، سید حسین نصر، سید جلال الدین آشتیانی، مرتضی مطهری و غلامحسین ابراهیمی دینانی و با محوریت علامه طباطبایی درباره مسائل فلسفی و عرفانی شیعه برگزار میشد. نشستهای علمیای که علامه با هانری کربن، فیلسوف و شیعهشناس فرانسوی، داشت زمینهساز معرفی تشیع به اروپاییان شد.
المیزان؛ شاهکار تفسیری علامه
علامه با رعایت ترتیب در تفسیر آیات، آیه به آیه و سوره به سوره از جایگاه بلند تفسیر موضوعی که اهمیت آن امروزه کاملاً روشن شده، غافل نبوده است. همچنین، از جنبه تفسیر ترتیبی نیز، هر آن چه طالبین تفسیر، از نکته ها و ظرافت های ادبی، اشارت های علمی و ارزش ها، و نیز شرح وتفسیرو رفع ابهام ها که به آن نیاز دارند، برآورده نساخته و با ذوقی سرشار و قدرتی شگفت آمیز، تمامی ابعاد آن را مورد بررسی قرار داده است.
از ویژگی های دیگر این تفسیر، مطرح کردن مسئله ی وحدت موضوعی هر سوره است. هر سوره دارای هدف خاصی است که آن را با مقدمه ای ظریف دنبال می کند و به طرز شیوایی به پایان می رساند.
سومین ویژگی، سریان و جریان یک روح کلی و حاکم بر سرتاسر قرآن است که بر تمامی آیات و سور آن سایه افکنده است و حقیقت و جان کلام الهی را تشکیل می دهد. استاد علامه طباطبایی بر این باور است که در پس ظاهر الفاظ و معانی، حقیقتی والاتر نهفته است که گوهر قرآن و بطن آن را تشکیل می دهد.
علاوه بر این، علامه طباطبایی(ره) به مسئله «القرآن یفسر بعضه بعضا» عینیت بخشیده و، با قدرت و احاطه به تمامی آیات مرتبط به یکدیگر پرداخته، به گونه ای که هر یک از آیات نسبت به آیات دیگر رفع ابهام و شارح آن بوده است.
از علامه طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. مرکز تحقیقات نور مجموعه آثار او را در قالب نرم افزار آثار علامه طباطبایی منتشر کرده است؛ ازجمله مهمترین این آثار می توان به تفسیر بیستجلدی المیزان، شیعه در اسلام و کتابهای فلسفی بدایة الحکمة، نهایة الحکمة و اصول فلسفه و روش رئالیسم اشاره کرد.
عالمپروری
از جنبه های مهم فعالیت های علمی علامه طباطبایی(ره) تربیت شاگردان مبرز و اثرگذار در تاریخ معاصر است؛ چهره های شاخصی همچون استاد مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، محمدتقی مصباح یزدی، حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی و ناصر مکارم شیرازی که هر یک خدمات بی مثالی به اسلام و انقلاب داشته اند، در محضر علامه شاگردی و کسب علم کردهاند.
اخلاق در سلوک علامه
علامه حسن زاده آملی می نویسد: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی(ره)، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: «آقا دعای سحر حضرت امام باقر(ع) را فراموش نکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است».
حجت الاسلام قرائتی نقل می کند که روزی در مسیر راه به علامه طباطبائی(ره) برخوردم. از ایشان خواستم مرا نصیحت کند. ایشان فرمود: «بحارالانوار را زیاد مطالعه کنید و از روایت های آن ساده نگذرید».
علامه می فرمود: «در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته اید، چه گفته اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی ها استغفار کنید، و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود».
پاسخ علامه به برخی سوالات مهدوی
صدقه دادن از طرف امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف چگونه است؟
عمومات ادله اهداء و نیابت در عبادات مستحبه از قبیل نماز، صدقات، تلاوت قرآن و غیر ذلک، اهداء به امام علیهالسلام بلکه پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و نیابت از آنان را نیز ممکن است شامل گردد.
راه رسیدن به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف چیست؟
امام زمان علیهالسلام خود فرموده است: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا میکنیم.
درباره ظهور حضرت ولی عصر عجلاللهفرجهالشریف در روایت آمده است: لایضهر الا و یظهر الفساد؛ ظهور نمیکند مگر اینکه فساد آشکار گردد.
همچنین در احادیث متعدد آمده است: یملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ بعد از اینکه زمین از ظلم پر میگردد، آن را با قسط و داد پر میکند.
آیا از اینگونه روایات استفاده نمیشود که نباید با فساد و ظلم و جور مبارزه نمود، تا زمینه ظهور حضرتش فراهم گردد؟
لازمه این سخن، حلال شمردن حرام و جواز ترک واجبات است و مسلماً حضرت نمیخواهد که فساد کنیم تا بیاید و ما را گردن بزند.
آیا روایتی که میگوید: همه در زمان حضرت مهدی علیهالسلام مسلمان میشوند، درست است؟
خداوند متعال میفرماید: « إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ آلعمران/٥٥؛
(به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: من تو را برمیگیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرار میدهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری میکنم.
ظاهراً روایت فوق مخالف با این قسمت از آیه است که میفرماید: وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَیٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ، زیرا این جمله میرساند که کفار تو روز قیامت وجود دارند. در روایتی نیز آمده است که: حضرت از آنها جزیه میگیرد. (منبع: از کتاب «در محضر علامه طباطبایی»، نوشته محمد حسین رخشاد)
بنابر آنچه به مختصر بیان شد می توان دریافت علامه طباطبایی نه فقط در فقه و فلسفه بلکه در اخلاق و قرآن سرآمد بوده و توانسته ابوابی را در تفسیر قرآن بگشاید که پیش از آن تجربه نشده بود. کاری که با گذشت بیش از چهار دهه از رحلت آن عالم ربانی هنوز هم همچون صدقه جاریه برکاتش شامل حال جهان اسلام می شود.